حكمت 054 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • نياز و تهيدستى، اندر وطن
    بود غربت و درد و رنج و محن



  • بود غربت و درد و رنج و محن
    بود غربت و درد و رنج و محن



حكمت 054





  • قناعت بود ثروتى و بنا
    كه هرگز نگردد در عالم، فنا



  • كه هرگز نگردد در عالم، فنا
    كه هرگز نگردد در عالم، فنا



حكمت 055





  • همانا كه دارائى و نقد و مال
    خمير مايه شهوت است و وبال



  • خمير مايه شهوت است و وبال
    خمير مايه شهوت است و وبال



حكمت 056





  • كسى كه بجان داردت بر حذر
    نظير كسى با شدت در روال
    دهد مژدگانى فخر و كمال



  • ز جرم و گناهت، براه و گذر
    دهد مژدگانى فخر و كمال
    دهد مژدگانى فخر و كمال



حكمت 057





  • زبان، وحشى و گرگ درنده ايست
    كه گر، آن، بخود، در سخن، واگزار
    شود، ميگزد، با شرنگ گزار



  • دم تيز و شمشير برنده ايست
    شود، ميگزد، با شرنگ گزار
    شود، ميگزد، با شرنگ گزار



حكمت 058





  • زن است كژدم و زهر نيشش بتن
    بود شهد و داروى زخم فتن



  • بود شهد و داروى زخم فتن
    بود شهد و داروى زخم فتن



حكمت 059





  • هر آنگه كسى كه فرستد درود
    تو بهتر از آنش، درود و سلام
    هر آنگه كه دستى به سويت دراز
    تو آن را، زياده تر از آن، جزا
    و گرچه فضيلت از آن كسى
    كه در ابتدا كرده نيكى و خير
    شده ثبت نامش در اين كهنه دير



  • براى تو با غنچه هاى سرود
    نثارش كن و حرمت و احترام
    باحسان شد و يارى و دلنواز
    بده اجر و پاداش و مزد و سزا
    بدهر است و بر او، مزيت بسى
    شده ثبت نامش در اين كهنه دير
    شده ثبت نامش در اين كهنه دير



/ 135