حكمت 149 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت 149





  • شما را... بصيرت، براه و روال
    اگر ديدگان را براى نگاه
    نمودندتان راه و گر راه خويش
    بدادندتان گوش و، گر بشنويد
    بدامان ظلم و ستم نغنويد



  • ببخشيده اند و فروغ كمال
    گشائيد و پيدا شود راه و چاه
    بيابيد و با دل رويدش به پيش
    بدامان ظلم و ستم نغنويد
    بدامان ظلم و ستم نغنويد



حكمت 150





  • بهمكيش و بر دادرت، سرزنش
    پلشتى وى را به بخشندگى
    نما دفع و بر او، درخشندگى



  • به نيكى كن و با خوشى واكنش
    نما دفع و بر او، درخشندگى
    نما دفع و بر او، درخشندگى



حكمت 151





  • هر آنكس بجاهاى تهمت رود
    نبايد به بدبين خود، سرزنش
    نمايد بكار و عمل، واكنش



  • در آن مايه ى بدگمانى شود
    نمايد بكار و عمل، واكنش
    نمايد بكار و عمل، واكنش



حكمت 152





  • هر آنكس كه با سلطه و اقتدار
    در انديشه، خود راى و سركش شود
    هر آنكس كه سرپيچى و خودسرى
    تبه گشت و در كام محو و فنا
    هر آنكس بهمراه مردان راد
    بدور زمانه شود بهره ور
    بانديشه ها و خردهايشان
    كند شركت و در مددهايشان



  • شود مالك مكنت و اعتبار
    تبهكار و طاغى و تركش شود
    نمود و در عقل و خرد، برترى
    فرورفت و شد واژگونه بنا
    كند شور و كنكاش و كسب مراد
    ز همكارى و فكرشان شهره ور
    كند شركت و در مددهايشان
    كند شركت و در مددهايشان



حكمت 153





  • هر آنكس كه راز دلش را نهان
    بود خير و نيكى بدستان او
    شبستان دنيا، گلستان او



  • نمود و مهار زبان و دهان
    شبستان دنيا، گلستان او
    شبستان دنيا، گلستان او



/ 135