حكمت 376 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت 376





  • تمايل بدنيا و دار فنا
    به آنچه كه از آن، بچشمان خويش
    ندانى و جهل است و گرداب رنج
    و كوتاهى در نكو كاريت
    بوقتى كه از مزد و پاداش آن
    بدل، مطمئنى و بر كسب سود
    زيان كارى و خفت است و ضرر
    و دل بستن و تكيه و اعتماد
    بپيش از برآورد و سنجيدنش
    ضعيفى و سستى و درماندن است
    پريشى و خوارى و جان كندن است



  • گذرگاه لغزان و دام بلا
    همى بينى و باردت زخم و نيش
    كمند فسون و شكنج سپنج
    رهائى از زارى و خواريت
    گهربارى كنه و فرتاش آن
    در آسايش خاطرى و وجود
    تباهى، اندوه و رنج و شرر
    بهر كس، بشهر و ديار و بلاد
    در آخر، جدائى و رنجيدنش
    پريشى و خوارى و جان كندن است
    پريشى و خوارى و جان كندن است



حكمت 377





  • از آماج خوارى دنياى پست
    بنزد خداوندگار جهان
    خدا را بجرم و گنه مرتكب
    مگر آنكه در بطن دنياى خوار
    نيابندش آنچه كه در نزد اوست
    مگر آنكه از دار دنيا، بدور
    شوند و كنندش بگودال گور



  • شبستان تاريك و گرداب خست
    بود آنكه اندر عيان و نهان
    نگردند و از كيفرش ملتهب
    گذرگاه لغزان و باريك و تار
    روانبخش و جاويد و پاك و نكوست
    شوند و كنندش بگودال گور
    شوند و كنندش بگودال گور



حكمت 378





  • هر آنكس كه كردارش او را، بدل
    نسب نامه اش، تيز و چالاك و تند
    كسيكه مقام خودش را، ز دست
    مقام پدرهايش او را جوى
    نمى بخشد از بهره ى اخروى



  • كند، كند و از سعى و كوشش، بهل
    نگرداند او را و سردار جند
    بداد و شده خاسر و ورشكست
    نمى بخشد از بهره ى اخروى
    نمى بخشد از بهره ى اخروى



حكمت 379





  • هر آنكس كه چيزى كند جستجو
    همان را و يا بعض آن را عيان
    شود بهره مند و كشد در ميان



  • پس كسب آن كوشش و پرس و جو
    شود بهره مند و كشد در ميان
    شود بهره مند و كشد در ميان



/ 135