حكمت 456 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت 456





  • بر ابناى شوم اميه بدهر
    و ميدان بازيچه ى فرصتى است
    كه در آن، بتك تاز و راننده اند
    و چون بين شان، كينه و اختلاف
    پس انبوه گفتار و خون خوار و دد
    تماميشان را، بحيلت فريب
    بر آن سركشان، چيره گردند و ننگ
    ببارندشان، بيدريغ و درنگ



  • بود مهلتى در نهان و بحهر
    زمانى و محدوده ى رخصتى است
    بهر سمت و سويش دواننده اند
    فتد گرد و خاك و غبار شكاف
    بچنگال بران رشك و حسد
    دهند و كشانندشان در اريب
    ببارندشان، بيدريغ و درنگ
    ببارندشان، بيدريغ و درنگ



حكمت 457





  • قسم بر جهاندار جان آفرين
    كه ايشان، بنيروى اموالشان
    گهر دين اسلام شايسته را
    بجان و دل و ديدگان، تربيت
    چو آن كره اسبى كه از شير پاك
    شود تربيت تا كه رشد نمو
    بدستان اكرام و بخشندگى
    و با سعى ايثار و كردارشان
    زبانهاى بران و گفتارشان



  • نگارنده ى عرش و عدن برين
    توانائى و سعى و اعمالشان
    فرامين و احكام بايسته را
    نمودند و سرچشمه ى عافيت
    گرفته شده در ديار و اداك
    نمايد بجسم و روانش نشو
    فروزندگى و درخشندگى
    زبانهاى بران و گفتارشان
    زبانهاى بران و گفتارشان



حكمت 458





  • و اين ديده، بند نشستنگه است
    حفاظتگر از لغزش ناگه است



  • حفاظتگر از لغزش ناگه است
    حفاظتگر از لغزش ناگه است



حكمت 459





  • امير توانا و فرماندهى
    چو فرمانروا شد بر اين مردمان
    بكوشيد و در جا، بپايش بداشت
    بتدبير خود سعى و استادگى
    كه تا اينكه دين و حقيقت، قرار
    گرفت و شده بر بشر راه كار



  • حفاظتگر و مرد سامان دهى
    بملك حجاز و زمين و زمان
    گهر بذر آنرا در عالم بكاشت
    نمود و در ايثارش آمادگى
    گرفت و شده بر بشر راه كار
    گرفت و شده بر بشر راه كار



/ 135