حكمت 158
خودآرائى و كبر و باد غرور
ز كسب فزونى، كند منع و دور
ز كسب فزونى، كند منع و دور
ز كسب فزونى، كند منع و دور
حكمت 159
همانا كه روز نشور و قيام
بهم بودن، اندك، بدهر فناست
پريشيده و واژگونه بناست
به پيش است و نزديك بر خاص و عام
پريشيده و واژگونه بناست
پريشيده و واژگونه بناست
حكمت 160
همانا كه از بهر آنكس، بسر
سپيده دمان و افق، روشن است
فضاى جهان روضه ى گلشن است
دو چشم است و داراى ديد و بصر
فضاى جهان روضه ى گلشن است
فضاى جهان روضه ى گلشن است
حكمت 161
رها كردن جرم و بار گناه
ز توبه، بسى سهل و آسانتر است
شفابخش و داروى درمانگر است
امان ماندن از لغزش و اشتباه
شفابخش و داروى درمانگر است
شفابخش و داروى درمانگر است