حكمت 267 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت 267





  • طمع، بر سر آب پاك و زلال
    شره، بر كسى، رخصت بازگشت
    بود ضامنى كه بدون وفا
    بسا تشنه و مرد نوشنده اى
    به پيش از زمانى كز آب روان
    گلوگير و آشفته حال و پريش
    هر اندازه ارج و بزرگى و قدر
    شود رغبت و ميل كسبش، فزون
    غم و رنج فقدان آن، بيكران
    اميد فزاينده و آرزو
    بچشمان بينائى و عقل و هوش
    و روزى و بهره، شتابان بپيش
    كسى را كه سويش نگردد روان
    نباشد پى كسب و كارش دوان



  • كشد آدمى را و آرد زوال
    نبخشد بجاه و مكان نشست
    بكار است و بى بهره و بيصفا
    به رفع عطش شخص كوشنده اى
    شود سير و شاداب و شادان روان
    شود خسته جان و دل آزار و ريش
    ز چيزى كه بر آن ز اعماق صدر
    ز اندازه و حد و وصفش، برون
    شود بر هواخواه و بار گران
    و زان رغبت و خواهش و گفتگو
    زند تير كورى و سيلى بگوش
    همى آيد و ميكشد سوى خويش
    نباشد پى كسب و كارش دوان
    نباشد پى كسب و كارش دوان



حكمت 268





  • الهى... بدرگاه پاكت پناه
    از اينكه بچشمان خلق ديار
    بنيكى و جان و دلم، در جهان
    بنزد تو چركين و زشت و پلشت
    بنحوى كه خود را بر مردمان
    بنقش دوروئى و مكر و ريا
    برى از نكوئى و شرم و حيا



  • برم در شب و روز و عصر و پگاه
    كند ظاهرم جلوه ى آشكار
    به آنچه كه ميدارمش در نهان
    به راه و روش باشد و سير و گشت
    كنم حفظ و در زمره ى خادمان
    برى از نكوئى و شرم و حيا
    برى از نكوئى و شرم و حيا



/ 135