حكمت 392 - ترجمه منظوم نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه منظوم نهج البلاغه - نسخه متنی

حمید قاضی خاکیاسری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت 392





  • پى روح بيمار و جان مريض
    دعا و ثنا كردن و چشم زخم
    همانا كه جادو و سحر و شگون
    ولى، فال زشت و بدو ناروا
    همانند آنكه تبى در روال
    نباشد درست و ندارد اثر
    و بوى خوش و شهدشان و عسل
    نگه كردن سبزه زاران و دشت
    فسونى و سحرند و كاندر سپنج
    زدايند و برنا علاجان، شفا
    دوايند و از بهر دلها، صفا



  • گرفتار و درمانده در حضيض
    براى شفا جستن از درد ضخم
    اثر بخشد و رامشى و سكون
    تبه ساز نيرو و روح و قوا
    بود درد واگير و راه زوال
    بود در زمين و زمان، بى ثمر
    سوارى در دشت و كوه و كتل
    بهنگام تفريح و در سير و گشت
    غم و درد و دل را و اندوه و رنج
    دوايند و از بهر دلها، صفا
    دوايند و از بهر دلها، صفا



حكمت 393





  • بمردم، هماهنگ و همدم، شدن
    بود رستگارى و خير و صلاح
    در آشوبشان، ناو امن و فلاح



  • شريك گرفتارى و غم شدن
    در آشوبشان، ناو امن و فلاح
    در آشوبشان، ناو امن و فلاح



حكمت 394





  • بفردى كه در محضر آنجناب
    كلامى ببال زبانش براند
    كه مانند او را... ز گفتار آن
    بسى كوچك و ناتوانش گمان
    بپاسخ... مقام گرام امام
    پريدى، به پيش از زمانى كه پر
    زدى بانگ و كردى خروش و غريو
    بهنگام خردى همانند ديو



  • سخن راند و در نشر و گفته، شتاب
    شتابانه در اوج سرعت كشاند
    بيان كردن مشكل كار آن
    عيان مى نمودند و خرد زمان
    بگفت و زدش پالهنگ و لگام
    در آرى و گردد بجانت، سپر
    بهنگام خردى همانند ديو
    بهنگام خردى همانند ديو



/ 135