حكمت 470
خدا، از جهول و ندانستگان
نه بگرفته پيمان، كه تا آنكه ياد
كه بل، اينكه از اهل علم و عمل
ببگرفته پيمان كه جانا نه ياد
دهند و نشان سمند مراد
بمجهول و ناخوانده، وابستگان
بگيرند و محكم شود اعتقاد
بدنيا و در كاروان ملل
دهند و نشان سمند مراد
دهند و نشان سمند مراد
حكمت 471
هر آينه از بدترين ياوران
بود آن كسى كه برايش برنج
فتد يار و همكار او، در شكنج
بدنيا و در مغرب و خاوران
فتد يار و همكار او، در شكنج
فتد يار و همكار او، در شكنج
حكمت 472
هر آنگه خداجوى و مومن، بدهر
رفيق خودش را بخشم آورد
همانا كه با او شده در فراق
از آنچه كه بايد بقاضى دهند
بدادند و بروى چراغ رهند
بدنيا و در بر و آداك بحر
توانائى و طاقتش را درد
جدا گشت و پنهان در ابر محاق
بدادند و بروى چراغ رهند
بدادند و بروى چراغ رهند