ترجمه منظوم نهج البلاغه

حمید قاضی خاکیاسری

نسخه متنی -صفحه : 135/ 8
نمايش فراداده

حكمت 024


  • الا... اى بنى آدم سر گران زمانى كه ديدى نگارنده ات بباران توفنده ى نعمتش ز گنجينه هايش، بمهر و صفا بحالى كه تو ذات او را گناه از او، بر حذر باش و در اظطراب بترس، از حساب و كتاب و عقاب

  • گرفتار آلايش بيكران پديد آور و آفريننده ات بهاران بارنده ى رحمتش ببخشد بتو در عيان و خفا نمائى و جان و دلت را تباه بترس، از حساب و كتاب و عقاب بترس، از حساب و كتاب و عقاب

حكمت 025


  • كسى، چيزى و مطلبى را، بدل مگر آنكه در لحن بيفكرتش شود آشكار و بمردم، عيان نثار منافق، گزند و زيان

  • نسازد نهان و زجانش، بهل در آن رنگ رخسار بيعبرتش نثار منافق، گزند و زيان نثار منافق، گزند و زيان

حكمت 026


  • نما سعى و بيماريت را، بسر باندازه اى كه تو را در ديار به بيمارى اندك و درد و رنج مشو بسترى، در سراى سپنج

  • رسان و منه چون كلاهش، بسر برد راه و دارى، ز خود، اختيار مشو بسترى، در سراى سپنج مشو بسترى، در سراى سپنج

حكمت 027


  • گران زهد و از بهترين شرف نهان كردنش باشد اندر حرف

  • نهان كردنش باشد اندر حرف نهان كردنش باشد اندر حرف