محتواي تبليغ بايد همآهنگ باشد و از آغاز تا نهايت و در تمامي جلسات يكديگر را نقض نكند و داراي انسجام كامل باشد، چنانكه خداوند قرآن را اين چنين وصف ميفرمايد:
يُنْطقِ بعَضْهُ ببعضْ و يَشْهَدُ بعضُهُ عَلي بَعْضٍ... 14
و همچنين ميفرمايد:
... انّالكتابَ يصدّقُ بعضُهُ بَعْضا.»15
نقش «بيم» و «اميد» در تبليغ
همه پيامبران الهي دعوت خود را با «بشارت» و «انذار» شروع كردهاند اين دو عامل در پيشبرد تبليغ آنان نقش مهمي را ايفا كرده است. آيات زيادي از قرآن حاكي از بيم و اميد است. سنّت الهي بر اين بوده كه پيامبران تبليغ خود را با بشارت و انذار همراه سازند. در قرآن ميفرمايد:
«وَ ما نُرسِلُالمرسَلينَ اِلاّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ.»16
مبلِّغ بايد به همه اموري كه در تربيت و تعالي مردم نقش دارد توجه كند. و به برخي از مواد بسنده نكند و كمال دين را كه در جامعيّت دين است به خوبي به مردم بشناساند، و از تك بُعدي شدن پرهيز كند.
رعايت اين نكته آنقدر مهم است كه گاه موجب تغيير موضعگيري ميشود براي روشنتر شدن موضوع نمونهاي تاريخي را ميآوريم:
جعفربن ابيطالب سخنگو و مبلِّغ مسلمان مهاجر به حبشه بود، هنگامي كه نمايندگان قريش به نجاشي گفتند:
اينان درباره حضرت عيسي عقيده عجيبي دارند.
مشركان از اينطريق ميخواستند نجاشي را وادار كنند كه مسلمانان مهاجر را تحويل آنان دهد.
نجاشي مسلمانان مهاجر را احضار كرد و درباره حضرت عيسي از آنان سئوال كرد -دراينجا اگر مسلمان غير هوشمندي ميخواست پاسخ بدهد، ممكن بود، نمايندگان سياسي قريش به اهداف خود برسند زيرا ميتوانست بگويد: «پيامبري بوده كه با آمدن پيامبر ما شريعتش نسخ شده و بقاء بر آن دين از نظر ما كفر است و...- خوشبختانه جعفربن ابيطالب به درستي بر حساسيت، موقعيّت و شرايط خاص زماني و مكاني وقوف دارد، لذا چنين پاسخ ميدهد.