گفتند بله امروز عصر باپاريس صحبت شده قرار شده است بختيار يك اعلاميه اى بدهد و برود آنجا وآنجا تكليف استعفايش روشن شود چون اين بر خلاف قرار قبلى بود براى من تعجب آوربود گفتم بخوانيد نوشته راخواندند آن نوشته بنظر من خيلى سست آمد گفتم عجيب بااين توافق شده است ؟ گفتم اگر صحبت راى گيرى است با متن آن كه ديگر توافق نشده است من با اين متن مخالفم چون متن راداريد حالا تهيه ميكند لااقل يك جمله اى در آن بگذاريد كه اوتعهد كند كه من آنجا ميروم تسليم نظرامام خواهم بود پيشنهاد من اين بود يا همانجا گفتند يا رفتند با او تماس گرفتند گفتند او اين جمله را نمى پذيرد گفتم يك جمله اى بگذاريد كه به هرحال اين روح و محتوى را داشته باشد والا عدول ازنظرى كه قبلا امام هم آنرا تاييد كرده بودند بنظر نادرست مى آمد يك جمله ديگرى گذاشتند كه عينا يادم نيست گفته بودم كه اگر آن نوشته هست بياورند كه من فتوكپى اش رادراسناد داشته باشم ازآنجا من به جلسه روحانيون رفتم دير شده بود چون آنجا معطل شدم جريان را برايشان گفتم وقتى جريان راگفتم چند تن ازدوستان ما گفتند نه اين درست نيست و حتما درآن يك خلافى روى داده است گفتم اينها گفتند ازامام پرسيده ايم البته امام هيچوقت مستقيما با تلفن صحبت نمى كردند واسطه اى هميشه بود گفتم اينها گفتند آن واسطه اى كه آنجا بوده رفته و به امام گفته است واگرامام موافقت كرده باشند كه برود آنجا تكليف