براي پاسخ به سؤال فوق، نخست بايد توضيحي درباره هر يك از دو اصطلاح «جامعه مدني» و «جامعه اسلامي» ارائه كنيم و سپس به رابطه جامعه مدني با دين و جامعه ديني بپردازيم:
جامعه مدني داراي معاني گوناگوني است. اين واژه از حدود دو هزار و پانصد سال پيش مطرح بوده است و در هر برهه اي تفسيري از آن ارائه ميشده است; امروزه نيز وضع بر همين منوال ميباشد. به هر حال، ما به سه معنا از معاني متداول و امروزين جامعه مدني اشاره خواهيم كرد تا در سايه آن بتوانيم پاسخ مورد نظر را بيابيم:
جامعه مدني در اين اصطلاح به جامعه اي گفته ميشود كه در آن قانون و ضابطه بر رفتار شهروندان حاكم است و هيچ كس حق ندارد با معيارها و سلايق شخصي ديگران را محكوم يا مجازات كند. شايد بتوان گفت كساني كه در كنار جامعه مدني قانونمندي را مطرح ميكنند به چنين معنايي از جامعه مدني نظر دارند.
يعني جامعه اي كه مردم حداكثر وظايف اجتماعي را خودشان داوطلبانه به عهده ميگيرند و بدين ترتيب بار دولت را سبك ميكنند. اين معناي جامعه مدني كاملاً با اسلام سازگار است و وجود نهادهاي آموزش و پرورش مردمي، بيمارستانها و ساير خدمات عام المنفعه و به خصوص اوقاف، به روشني گوياي «مدني» بودن جامعه اسلامي است.
بخشي از زندگي عمومي انسانهاست كه مستقل از دولت است و در قالب انجمن ها، اصناف، احزاب، گروهها، مجامع فرهنگي و... جريان مييابد و نقش واسطه ميان فرد و دولت را بازي