پژوهشی در اسراف

مهدی موسوی کاشمری

نسخه متنی -صفحه : 70/ 31
نمايش فراداده

ديگر كه در زندگي آنان حايز اهميت است، صرفه جويي در مصرف انرژي است. آنان، سعي مي كنند به جاي گرم كردن محوطه خانه، فقط اعضاي بدن افراد خانه را گرم نمايند تا انرژي حرارتي كمتري مصرف شود. از اين روى، از سيستم هاي بزرگ و پرخرج تهويه مركزي در خانه هاي مسكوني كمتر ديده مي شود. و در همين زمينه مي توان از كيسه هاي شني كوچك انفرادى، كه درجهت گرم نگه داشتن اعضاي بدن در زمستان مورد استفاده قرار مي گيرد، نام برد.... ژاپني ها، براي صرفه جويي در مصرف انرژى، هيچ وقت پس از خوابيدن، بخاري و يا وسيله گرم كننده داخل خانه خود را روشن نگه نمي دارند، بلكه در شب هاي سرد براي گرم شدن، از لحاف و روانداز بيشتر استفاده مي كنند.(3).

مگر اين توصيه اميرالمؤمنين ژ نيست كه به مسلمان ها فرمود:.

اَللّهَ اللّهَ فِي الْقُرْآنِ لايَسْبِقَنَّكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ؛(4).

از خدا بترسيد و او را درباره قرآن رعايت كنيد نكند ديگران در عمل بدان از شما پيشي بگيرند!.

در حالي كه قرآن كريم بيش از بيست بار، از اسراف و تبذير، نكوهش و يا نهي فرموده است و عواقب زشت و زيانبار آن را به صورت هاي مختلف گوشزد نموده است.

جايگاه فرهنگ مصرف، در مكتب اهل بيت ه از مناجات حضرت امام زين العابدين ژ با خداوند به خوبي نمايان است. آن حضرت در يكي از بخش هاي دعاهاي خود عرض مي كند:.

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاحْجُبْني عَنِ السَّرْفِ وَاهِزْدِيادِ، وَقَوِّمْني بِالْبَذْلِ وَاهِقْتِصِادِ، وَعَلِّمْني حُسْنَ التَّقْدير، واقْبِضْني بِلُطْفِكَ عَنِ التَّبْذيرِ؛(5).

پروردگارا! بر محمد وآل او درود فرست و پرده اي بين من و اسراف و افزون طلبي حايل كن و با در پيش گرفتن انفاق و ميانه روى، به زندگي من قوام بخش و راه هاي صحيح مصرف و اندازه گيري در معيشت را به من تعليم فرما و به لطف خود مرا از ارتكاب تبذير بر كنار دار.

3. ممنوعان از تصرّفات مالي

اهميّت برخورداري از فرهنگ مصرف به اندازه اي است كه اگر شخصي به حدّي فاقد آن باشد كه از تشخيص نفع و ضرر خود عاجز بماند و اين موجب شود كه سرمايه اش به هدر رفته، يا صدمه زياد به آن وارد آيد، در فقه اسلام براي حفاظت سرمايه از تلف، حكم به ممنوعيت او از تصرّف در مالش شده است.

گروه هايي كه بدين سبب از تصرّفات مالي منع شده اند، عبارتند از: سفيهان، ديوانگان و كودكان. و اينك توضيحي درباره هر كدام:.

الف) سفيهان و ديوانگان

امام خميني - رضوان اللّه تعالي عليه - مي فرمايند:.

سفيه كسي است كه از حالتي برانگيزنده بر نگهداري ثروتش محروم و به مالش بي اعتنا باشدو آن را نابه جا صرف كرده و در غير موردش تلف كند و (نيز) معاملاتش بركياست و حفظ منافع نباشد.(6).

و هم ايشان مي فرمايد:.

مال سفيه تا وقتي كه رشد و كياستش محرز نگشته، بدو داده نمي شود. و اگر رشدش معلوم شد از اين راه كه، ولىّ او دقّت و زيركي و مواظبت در مورد نگهداري اموال و حفظ منافع خوددر معاملاتش را، از او مشاهده كند و نيز محافظت او را از ضايع شدن مال و همين طور مصرف آن را در جاي مناسب و راه هاي عاقلانه ببيند، بايد مالش را به او رد كند، وگرنه مال را پس نمي دهد و از آن محافظت مي نمايد.(7).

بدين جهت تمام تصرفات سفيه در اموال خودش از خريد و فروش و غير آن بدون اذن و اجازه ولىّ، بي اعتبار و ساقط است و ولايت بر امور او در صورتي كه سفاهت او متصل به دوران كودكي باشد با پدر و جدّ پدري است ولي چنانچه اين عارضه بعد از بلوغ برايش پيش آمده باشد، ولىّ او حاكم شرع خواهد بود.(8).

همين طور ديوانگان نيز داراي همين حكمند و از تصرفات در اموال خود ممنوعند.(9).

ب) قرآن مجيد و سفيهان

مشتقّات واژه سفيه در قرآن كريم مكرر به كار برده شده، ولي مورد اقتصادي آن تنها اين آيه شريفه است:.

وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهِاءَ أمْوَالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيِاماً وارْزُقُوهُمْ