دسته ديگري كه باز از تصرف در اموال خود محرومند، كودكان هستند، كه از تشخيص مصلحت خويش عاجز و ناتوانند. روي همين اساس تصرفات آنان نيز بدون نظارت و اذن ولىِّ آنها
كه پدر و يا اجداد پدري است
بي اعتبار است(14) و تا هنگامي كه رشد عقلي آنان محرز نشده، گرچه به حدّ بلوغ نيز رسيده باشند، نمي شود اموال آنها را در اختيارشان قرار داد.(15).قرآن كريم مي فرمايد:.وَابْتَلُوا الْيَتِامي حَتّي إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أمْوالَهُمْ وَلاتأكُلُوهِا إِسْرافاً وَبِداراً أَنْ يَكْبَرُوا وَمَنْ كِانَ غَنِيّاً فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كِانَ فقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفي بِاللّهِ حَسيباً؛(16).يتيمان غير بالغ را تا وقتي به حدّ بلوغ رسند، بيازماييد. پس اگر رشد آنان بر شما معلوم شد، اموال آنها را به خودشان برگردانيد و به ثروت آنان از روي اسراف و مبادرت به مصرف كه مبادا بزرگ شوند و شما را از تصرف منع كنند، تجاوز ننماييد و آن كس كه بي نياز است، بايد عفّت بورزد (و از مال يتيم استفاده نكند.) و اگر نيازمند است به قدر ضرورت از آن برگيرد و آن گاه كه اموال يتيمان را به آنها بر مي گردانيد، بر آنان شاهد بگيريد و تنها خدا براي حسابرسي كافي است.
د) رشد عقلي
گاهي مي پرسند: در دنياي امروز، جوامع بشري در قوانين و مقررات رسمي خود براي كارهاي مهم اجتماعى، سياسي و اقتصادي سنّ مخصوصي را معتبر مي دانند كه معمولاً انسان ها در آن سن، به رشد عقلي و اجتماعي براي تصدي آن مسؤوليت ها مي رسند. به عنوان مثال در بسياري از كشورها هيجده سالگي را براي قانوني بودن كارهاي بزرگي همچون رانندگى، سربازى، ازدواج، شركت در انتخابات، معاملات سنگين و غير آن، به رسميّت مي شناسند؛ در صورتي كه اسلام حدّ بلوغ را در مردان پانزده سالگي و در زنان نه سالگي مي داند و اين سن معمولاً براي تصدّي اين گونه اعمال مناسب نيست و كساني كه بتوانند در اين سن از عهده صحيح آن