نظري به روايات - پژوهشی در اسراف نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اگر يك قطره آب حوض يا دريا را زير ميكروسكپ بگذاريد، در آن ميلياردها موجودات زنده ذرّه بيني خواهيد ديد كه بيشتر از نوع نباتات مي باشند. اين موجودات يك سلّولي خلق السّاعه مي باشند؛ يعني يك جفت اينها پس از چند روز از ميليارد تجاوز مي نمايند. اين موجودات، مانند ساير نباتات از آب و هوا تغذيه مي كنند و املاح مورد نياز خود را، از نمك دريا مي گيرند. اين گياه هاي يك سلولى، داراي مواد سفيده اي كمي قند و كمي چربي و ويتامين هاي بسيارند و چون در آب دريا زندگي مي نمايند و اين آب داراي 91 عنصر مفيد است؛ يعني تمام املاح زمين، به مرور حل و به دريا ريخته شده است. لذا در تركيب بدنشان همه فلزّات و شبه فلزات مفيد وجود دارد. درهر ليتر آب دريا، حدود پنج تا شش ميلي گرم از اين موجودات وجود دارد و مي توان از هر متر مكعب آب دريا تقريباً پنج گرم آن را به دست آورد. اين آرد غذاي ايد آل بشر است، زيرا صددرصد خاصيّت غذايي دارد و آنچه براي زندگاني لازم و ضروري است در آن جمع است. از طرف ديگر چنانكه قبلاً گفتيم اين موجودات خلق السّاعه مي باشند و آب دريا چشمه لايزال آنهاست و هر چه بگيريم تمام شدني نبوده و به زودي با توالد و تناسل جاي آن پر مي شود. از طرف ديگر مقدار آب دريا بسيار زياد است و مي توانيم هر روز ميلياردها تن از اين آرد را از يك گوشه دريا بگيريم و تمام ساكنين روي زمين را چه انسان و چه حيوان با اين آرد، غذا دهيم و حتي به جاي كود به نباتات بدهيم. خلاصه بشر را از گرسنگي نجات دهيم از نظر تنوع غذايي هم اين آرد قابل تحسين است؛ زيرا موجودات ذره بيني دريا يك نوع و دو نوع نيستند و با خوردن يك قاشق از اين آرد، مابيش از 21 نوع غذا به دست مي آوريم.(30).
بنابراين اگر فرض كنيم، جهان به حدي از رشد و تربيت برسد كه تمامي هزينه هاي نظامي را متوقف و يك جا آن را در راه رفاه و امكانات زندگي بشر به مصرف برساند و از اسراف و تبذيرهاي بي حدّ و حساب در موارد ديگر كه نمونه هايي از آن بيان شد نيز دوري جويد و تمامي زمينهاي قابل كشت و امكانات طبيعي ديگر مورد بهره برداري قرار گيرد، آيا باز هم رشد جمعيّت براي جهان مشكلي به وجود خواهد آورد.
البته همان گونه كه اشاره شد، مدار گفتگو در اين جا شرايط ايدآل است؛ گرچه در اوضاع كنوني نقش رشد بي رويه جمعيّت در تشديد بحران قابل انكار نيست و نيز در بحث كنوني بُعد اقتصادي آن مطرح است در صورتي كه در بررسي اين موضوع بايد ابعاد ديگري از قبيل تعليم و تربيت، بهداشت و درمان، خدمات و غير آن نيز مورد توجه قرار گيرد، كه اينك جاي بحث آن نيست.
گاهي هم از بروز عوامل طبيعي از قبيل خشكسالي هاي پي درپي و امثال آن به عنوان عاملي براي اين ضايعات ناگوار ياد مي شود و براي نمونه خشكسالي هاي مناطقي از افريقا و تلفات ناشي از آن ذكر مي شود.(31).
در صورتي كه به نظر ما گرچه اين گونه خشكسالي ها در ايجاد زمينه مساعد براي گرسنگي و فقر، قابل ترديد نيست؛ ولي از آن به عنوان يك عامل اصلي ياد كردن خطاست، زيرا قحط و خشكسالي معلول عوامل متعدّد طبيعي است و ممكن است به اراده خداوند، روي جهات و مصالحي براي امتحان ديگر انسان ها در ادعاهايي كه مبني بر تعهد و بشردوستي دارند، در تمام نقاط عالم؛ به ويژه در مناطقي كه زمينه مساعدتري براي اين گونه عوامل وجود دارد و ياكساني كه بايد به كمك و دستگيري امتحان شوند در غير اين مناطق هستند، پيش آيد.
بايد دانست كه خداوند با بروز خشكسالي و امثال آن روزي هيچ يك از بندگانش را قطع نكرده؛ بلكه وظيفه اي را بر دوش ديگران مي گذارد. روي اين جهت فقر و پريشاني جمعيت هاي قحط زده، از ناحيه عوامل طبيعي نيست؛ بلكه بايد آن را در نظام هاي ستمگر حاكم برجهان و ثروتمندان بي درد جستجو كرد.
برخي هم ريشه همه مشكلات را در مالكيت فردي دانسته و آن را (ام الفساد) همه نارسايي ها و اساس تمامي تبعيضات و فاصله هاي طبقاتي به حساب آورده اند؛ ولي تجربه كشورهاي كمونيستي و فروپاشي نظام هاي مبتني بر آن حاكي از سرخوردگي و ناكامي اين مكتب در حلّ معضلات اقتصادي است و پيروي از آن در طىّ ساليان دراز، حاصلي جز صفهاي طويل و كميابي و نيازمندي به محصولات وارداتي - كه نتيجه فروكش كردن انگيزه هاي شخصي در توليد است - به ارمغان نياورده است.
نظري به روايات
در بسياري از روايات، اهل بيت عصمت و طهارت ه توانگران بي توجه و مانعين حقوق فقرا را مسؤول اصلي وضعيّت نابسامان تهيدستان معرفي نموده اند. در روايت معتبري محمد بن مسلم وزراةبن اعين از حضرت صادق ژ نقل مي كنند كه فرمود:.