در اين قسم از بلوغ، انسان به انجام واجبات و ترك محرمات موظف مي شود و بديهي است اعمالي از اين قبيل، غالب آن روابطي است بين انسان و خدا و يا كارهايي است كه معمولاً انسان در اين مرحله از عمر خويش، توانايي و آمادگي انجام و يا ترك آن را پيدا مي كند.بلوغ جنسى، كه در آن شخص قدرت توليد مثل پيدا مي كند و نيز بلوغ سنّي - هرچه باشد - از علامت هاي بلوغ تكليفي به حساب مي آيد.
2. بلوغ عقلي و اجتماعى:
از آيه كريمه استفاده مي شود كه در مورد تصدّي و انجام اعمالي كه نياز به توانايي هاي بالاي عقلي و اجتماعي دارد - نظير مسؤوليت ها و وظايفي كه ذكر آن رفت - تنها بلوغ تكليفي كفايت نمي كند؛ بلكه اضافه بر آن، بلوغ و رشد عقلاني نيز لازم است.البته آيه شريفه در مورد تصرفات مالي است كه تصرّف غير رشيد را در آن ممنوع مي كند؛ ولي اين ضابطه - كه از آيه استفاده مي شود - كلّي است و منحصر به مورد آيه كريمه نيست.مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان در شرح اين آيه به گونه اي ديگر به اين نكته اشاره فرموده است.
4. الگوي مصرف در تبليغات غرب
همان گونه كه در بحث (عامل استعمار) در بخش پيش اشاره شد، استعمار همواره مي كوشد تا براي نيل به مقاصد خود - كه اسارت و بردگي كشورهاي ضعيف به ويژه مسلمان است - الگوهايي در مصرف، به آن مردم ارائه دهد كه، به جاي استفاده صحيح و عاقلانه از سرمايه زندگي خود، آنان را به راه هايي از مصرف بكشاند كه جز فرسايش ثروت و امكانات زندگي آنها ره آورد ديگري برايشان ندارد و در واقع، ترويج و اشاعه نوعي زمينه فكري و فرهنگي در جامعه در جهت ايجاد احساس نياز و ضرورت به مصرف كالاهاي تجملي و كم فايده، گسترش روحيه اشراف منشي و مصرف گرايى، انحراف ذهن ها از توجّه به واقعيت هاي زندگى، اعلام پايان روزگار قناعت و مناعت و زهد و پيراستگي و فرارسيدن دوران مسابقه و رقابت در مصرف و زندگي لوكس و تشريفاتى، والقاي اين ذهنيّت كه اگر شخصي نتواند به طور فعّال در اين مسابقه بزرگ، برگ برنده داشته باشد و يا لااقل پا به پاي ديگران حركت كند، از قافله زندگي عقب مانده و بايد به فكر جبران باشد، تمامي اينها از برنامه هاي شوم استعمار است كه اين اهداف را با شيوه هاي متنوّع از قبيل تبليغ و اشاعه مدگرايى، تنوّع طلبي در مصرف و مهم تر از همه بزرگ نشان دادن و موفق جلوه دادن اشراف و دنيامداران و تجمل گرايان تعقيب مي كند و در اين راه از دولت ها، راديو، تلويزيون، مجلاّت، روزنامه ها، سينماها، تآترها و ساير ابزار و وسايل ارتباط و نفوذ، بهره گيري مي نمايد و با ظرافت و برنامه ريزي حساب شده اي با نفوذ در اين گونه دستگاه ها و با صبر و حوصله و سياست گام به گام، به سوي اين هدف شوم به پيش مي رود؛ از موضوعات ريز و قابل تحمّل شروع مي كند تا به مسائل بزرگ و اساسي مي رسد و اصولاً خطّ و مشي استعمار در هر زمينه اي اين گونه است.يكي از سران كشورهاي بزرگ در جواب اين پرسش كه، رمز موفقيت شما در كارهاي اجتماعي چيست گفت:.ما هميشه با برنامه هاي وسيع و دقيق وارد كار مي شويم ولي كار را از جاهاي كوچك شروع مي كنيم و پس از احراز موفقيت در گسترش آن مي كوشيم و اگر در نيمه راه فهميديم كه برنامه ما صحيح نيست، فوراً فرمول كار را عوض مي كنيم و كار ديگري آغاز مي كنيم.(17).استكبار جهاني هميشه تلاش مي كند تا خود را دوست و خيرخواه ديگران جلوه دهد و همواره نيّات واقعي خويش را در پس پرده كريه و زشت دوست نمايي ها بپوشاند. انسان بصير و آگاه در وراي اين نقاب مقاصد پليد و نيات شوم آنان را مي بيند و با ديد نافذ خود، در پس اين حجاب، دشمني عميق و پايان ناپذير آنها را به اسلام و مسلمين و ملتهاي مظلوم در مي يابد.