در اين جا نكته اي لازم به توضيح است كه در اين روايات جهت صرف مال مختلف بيان شده است؛ مثلاً در يك حديث (فَأَنْفَقهُ فى وَجْهِهِ)(12) آمده كه به معناي انفاق مال در راه صحيح و خير است و در بعضي ديگر نيز به همين مضمون است؛ مثل اين كه در روايت ديگر: (فَأَنْفَقَهُ فى الْبِرِّ وَالتَّقْوى)(13) ذكر شده است؛ ولي در تعداد ديگري از احاديث، (فَأَفْسَدَهُ)(14) و يا (فَأَنْفَقَهُ فى غَيْرِ حَقِّهِ)(15) يا (فَأَنْفَقَهُ فى غَيْرِ وَجْهِهِ)(16) آمده است كه معناي آن انفاق مال در مسيرنادرست و نابه جا است و اين اختلاف در تعبير ممكن است بدين جهت باشد كه براي تحقق اسراف در انفاق لازم نيست مورد انفاق از راههاي باطل باشد؛ بلكه ممكن است با بذل مال در راه خير و حق نيز اسراف پيش بيايد. از اين رو درمباحثه هاي حضرت صادق ژ با صوفيّه(17)، آن حضرت با استناد به يكي از همين احاديث از نبىّ اكرم ْ روش آنان مبني بر انفاق تمامي مال را محكوم مي فرمايند و در آن جا جمله (فَأنْفَقَهُ) را بدون قيد و متعلق ذكر مي نمايند كه هم شامل انفاق در مسير باطل است و هم انفاق در راه صحيح و حق.و نيز ممكن است براي حلّ اين اختلاف در تعبير بگوييم: انفاق تمامي مال به افراد مستمند و يا كارهاي خيريّه دو جنبه دارد: از يك طرف انفاق به جا و درست است و از طرفي ناحقّ و بي مورد؛ زيرا انفاق همه مال از اين جهت كه نجات محرومان و مستمندان از فقر و پريشاني است كاري پسنديده و در خور تحسين است، ولي از آن جهت كه بخشيدن تمام مال به مستمندان و يا كارهاي خيريّه پيامدها و ره آوردهاي ناگوار براي خود انسان و عيال او دارد، عملي نا به جا و نادرست است ولذا احتمال مي رود اختلاف در تعبير به جهت تفاوت اين دو جهت باشد.(18).