براي به دست آوردن حكم هر موضوعى، چهار منبع وجود دارد:.1 - قرآن كريم؛.2 - سنّت معصومين ه؛(1).3 - اجماع و اتفاق فقهاي شيعه؛.4 - حكم عقل.ممكن است يك حكم به گونه اي باشد كه در تمام آن منابع، بتوان براي آن مدركي ارائه داد، همچنان كه ممكن است حكمي تنها به وسيله يكي از آن چهار منبع قابل اثبات باشد. اسراف از آن موضوعاتي است كه با هر يك از آن منابع مي توان بر حرمت آن استدلال كرد.
1. اسراف و حكم عقل
حكم عقل بر قبح اسراف روشن است و جاي سخن نيست؛ زيرا به هدر دادن سرمايه هاي زندگي كه وسيله بقا و حيات انسان است، چيزي است كه هر عقل سليم دور از هوي و آلودگي بر زشتي آن حكم مي كند.
2. اسراف و اجماع
مرحوم نراقي در كتاب نفيسش عوائد الأيّام، خود بر حرمت آن ادعاي اجماع مي كند و آن را از ديگران نيز نقل مي كند. به علاوه در آن جا مي فرمايد: (حرمت اسراف از ضروريات دين است) و بديهي است، ادعاي ضرورت بالاتر از ادعاي اجماع است؛ زيرا ادعاي ضرورت، يعني اين مسأله قابل شك نيست و هيچ مسلماني در آن شبهه ندارد.در مورد عقل و اجماع به همين اشاره بسنده مي كنيم ولذا آن را مقدم داشتيم. اكنون به آيات و روايات - كه بحث عمده در آنهاست - مي پردازيم.
3. اسراف در قرآن
در قرآن كريم واژه اسراف با مشتقات آن به طور مكرّر به كار رفته است. به عنوان نمونه به آيات زير توجه كنيد:.الف) كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ مِا كِانُوا يَعْمَلُون؛(2).اين گونه براي تجاوزگران آنچه عمل مي كردند، زينت داده شده است.ب) وَلا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ؛(3).فرمان تجاوز كنندگان را پيروي نكنيد.ج) إنَّ اللّه لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِف كَذّاب؛(4).خداوند تجاوزگر دروغگو را هدايت نمي كند.د) وإنَّ فِرْعَوْنَ لَعِالٍ فِي اهَرْضِ وَإنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفينَ؛(5).و به تحقيق فرعون در زمين برتري طلب و به تحقيق از تجاوز پيشگان بود.در اين آيات مقصود از اسراف جنبه هاي اخلاقى، عقيدتي و تجاوز از حدود الهي است، گرچه امور مالي را