مطالبي كه در اين كتاب از نظر گرامي شما خواهد گذشت، در دو فصل تهيّه و تنظيم گرديده است. در فصل اوّل به موضوعات گوناگوني كه در مورد اسراف مطرح است، پرداخته شده و در فصل دوم موارد اسراف و مصداق هاي آن در عرصه هاي مختلف، تبيين شده است.
موضوعاتي كه بخش هاي فصل اول را تشكيل مي دهد، عبارتند از:.
1. واژه اسراف؛.
2. نكوهش و تحريم اسراف؛.
3. فلسفه تحريم اسراف؛.
4. عوامل و انگيزه هاي اسراف؛.
لغويان و مفسّران در توضيح اين واژه سخنان و تعبيرات مختلفي آورده اند كه در بحث بعدي بدانها اشاره خواهد شد و به نظر مي رسد جامعترين آنها بيان راغب اصفهاني است:.
سرف: تجاوز كردن از حد در هر كاري است كه از انسان سربزند. گرچه استعمال آن در مواردِ زياده روي درانفاق مال بيشتر است و گاهي به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زماني هم به چگونگي بذل مال و مورد آن اطلاق مي شود ولذا سفيان گفته است آنچه در غير طاعت خدا مصرف شود اسراف است، گرچه مقدار آن كم و ناچيز باشد.(1).
كلمه (اسراف) برخلاف (تبذير) تنها يك واژه اقتصادي نبوده، و كاربرد آن منحصر به امور مالي نيست؛ بلكه اين واژه قبل از آن كه نشانه جرمي در امور اقتصادي باشد، بيانگر وضعيّت نامناسب و غير معتدل اخلاقي و فرهنگي شخص و يا جامعه مسرف است و آن حالت تجاوزگري و بي اعتنايي به قوانين و حدود شناخته شده شرعي و انساني است و بر اين اساس به كارگيري اين واژه در قرآن كريم و دعاهاي رسيده از امامان معصوم ه در مورد تجاوز از مرز شرع و خصلت هاي انساني و گام نهادن در وادي گناه و معصيت، بسيار است.(2) از اين رو كاربرد اقتصادي آن نيز، با توجه به معناي اخلاقي آن كه (تجاوز از حد) است توضيح و تفسير شدني است و تمام معناهاي ذكر شده براي آن، از فروع و مصداق هاي همين معني مي باشد؛ پس معناي كلّي اسراف (خروج از حد) است. اما اين كه اين حد، بر اساس چه ميزان و معياري بايد سنجيده شود تا ملاك عمل قرار گيرد، موضوعي است كه در بحث بعدي بدان خواهيم پرداخت.
از گفته هاي اهل لغت و تفسير در مورد واژه (اسراف) به دست مي آيد كه: با سه ملاك، حدّ معتبر در اسراف - كه رعايت آن ميانه روي است و تجاوز از آن موجب مي شود تا انسان در شمار مسرفين قرار گيرد - تعيين مي شود.
اين بدان دليل است كه حرام ها و معصيت ها خود حدود الهي اند، و ارتكاب آنها اگر بدون صرف مال باشد، اسراف به معناي گناه و تجاوز از دستورهاي ديني است؛ و در صورتي كه همراه با مخارج مالي باشد، اين عمل گذشته از اين كه خود معصيت است، خرج مال در راه آن نيز به عنوان تبذير و اسراف اقتصادي گناه ديگري خواهد بود. لذا بعضي لغت شناسان و مفسّران آن را به خوردن مال حرام(3) و برخي به تجاوز از حلال به حرام(4) و عدّه اي نيز آن را به انفاق در راه گناه تفسير نموده اند.(5).
همچنين مرحوم نراقى(ره) از علامه حلّى(ره) نقل مي كند كه علماي اسلام اجماع و اتفاق دارند كه مصرف مال در راه گناه اسراف و حرام است.(6).
اين در مواردي است كه عقل بر قبح صرف مال در آنها حكم مي نمايد به گونه اي كه تجاوز از آن به نوعي