پول، بانک، صرافی

محمدحسین ابراهیمی

نسخه متنی -صفحه : 56/ 25
نمايش فراداده

بعذابٍ أليمٌ يومَ يُحمى‏ عَلَيها فى‏نار جَهنّمَ فَتُكوى‏بهاجِبَاهُهُم وجُنُوبُهمْ وَظُهُورُهُم هَذا ما كَنَزْتُمْ لِاَنْفُسِكُم فَذُوقُوا ما كُنْتُم تَكنِزوُنِ؛(1)

كسانى كه طلا و نقره [دينار و درهم‏] را كنز و ذخيره مى‏كنند و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به عذاب دردناك بشارت ده. روزى كه در آتش دوزخ گداخته شوند وپيشانى و پهلوى آنها را با آن داغ كنند [وفرشتگان عذاب به آنها گويند:] اين است نتيجه آن‏چه براى خود ذخيره كرديد، اكنون بچشيد عذاب آن‏چه را كه براى خود مى‏اندوختيد.

حدود كنز در اسلام

پيش از آن‏كه كنز را تفسير كنيم معناى آن را از كتاب النّهاية ابن اثير نقل مى‏كنيم. او آورده است كه كنز در اصل به اموالى گفته مى‏شود كه در زيرزمين پنهان شده باشد و اگر واجب آن را داده باشند ديگر احكام كنز را ندارد و سپس اين دو حديث را نقل مى‏كند:

1. كُلّ مالٍ اُدّيَتْ زكاتُه فليس بكنزٍ. 2.كُلّ مالٍ لا تُؤّدى زكاتُه فهو كنز.(2)

خوانندگان در بدو امر بايد توجه داشته باشند كه در آيه، كلمه ذهب و فضة بود كه ممكن است به دينار و درهم تفسير شود وممكن است همان ذهب و فضه (طلا و نقره) باشد كه اعم از دينار و درهم است. در روايات هم كلمه مال آمده است كه اعم از دينار ودرهم است. بنابراين، با تعميم آن پول، شامل اسكناس امروز -چه راكد باشد و چه در گردش- نيز مى‏شود همان‏طور كه در روايت به اين موضوع اشاره شده است. در تعيين حدود كنز از نظر اسلام، چند احتمال وجود دارد كه عبارت‏اند از:

احتمال اول اين است كه بگوييم: «كنز» آن مقدار مالى است كه انفاق آن واجب بوده است؛ مثل زكات واجب؛ اما صاحب مال از انفاق آن خوددارى و آن را كنز كرده است. هم‏چنان كه خداوند تبارك‏وتعالى مى‏فرمايد: «...آنان‏كه طلا ونقره را كنز مى‏كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى‏كنند به عذابى دردناك بشارت ده.»(3) يعنى‏آنان انفاق‏هاى واجب نكرده‏اند و دراين‏باره از رسول‏اللَّه(ص)در تفسير «كنز» وتعيين حدودآن، نقل شده است كه ايشان فرموده‏اند:

كُلُّ مالٍ يؤدّى زكاتُه فليس بكَنزٍ و اِن كانَ تَحتَ سَبع ارضين وكُلّ مالٍ لا يُؤدّى زكاتُه فهو كنزٌ و إن كان فوق الارض؛(4)

هر مالى كه زكات آن پرداخت شود كنز نيست حتى اگر زير هفت زمين مدفون شده باشد و هر مالى كه زكات آن پرداخت نشود، مصداق كنز است حتى اگر روى سطح زمين قرار گيرد و دفن نشده باشد.

اين روايت دلالت مى‏كند مالى كه زكات آن پرداخت شود، هر مقدار هم كه زياد باشد، نگه‏دارى آن كنز ناميده نمى‏شود و پولى كه زكات آن پرداخت نشده باشد هر مقدار هم كه كم باشد، در صورت نگه‏دارى، كنز است، چه آن پول پنهان باشد يا آشكار(5). هم‏چنين روايت بالا گوياى آن است كه ملاك «كنز» بودن پول، دفن شدن يا نشدن آن در زير خاك نيست بلكه پرداخت و عدم پرداخت زكات آن، معيار تحقق يا عدم تحقق كنز است.

احتمال دوم در مورد كنز آن است كه خداوند تبارك و تعالى مى‏فرمايد:

يَسْئَلُونَكَ ماذا يُنفقُون قُلْ اَلْعَفو؛(6)

اى پيامبر از تو مى‏پرسند كه چه چيزى را انفاق كنند. بگو: زيادى اموال خود را انفاق كنند.

بنابر مفهوم اين آيه، حدود كنز از نظر اسلام، مازاد مخارج ساليانه زندگى است. از امام باقر(ع) سؤال شده است كه معناى «العَفْو» كه در آيه حدّ وجوب انفاق معرفى شده، چيست؟ آن حضرت(ع)فرموده‏اند:

«زيادى مخارج ساليانه زندگى». امام صادق(ع) فرمود: العفوالوسط؛ يعنى انسان زندگى متوسطى را داشته باشد و مازاد آن را انفاق كند.

بنابراين در حديث، نگه‏دارى پول بيش از هزينه متعارف ساليانه زندگى، به هر صورت كه نگه‏دارى شود، «كَنْز» ناميده مى‏شود ولو وجه شرعى آن داده شده باشد.

احتمال سوم مبتنى بر روايتى از اميرالمؤمنين(ع) است كه آن حضرت در تعيين حد كمى زكات فرموده‏اند:

«اَرْبَعَةُ آلافٍ وَ ما دُونَها نَفَقةٌ و ما فَوقها كَنزٌ؛(7) چهار هزار درهم و كمتر از آن پول لازم براى تأمين هزينه و نفقه زندگى است و بيش‏تر از آن كنز است.» اميرالمؤمنين(ع) در اين روايت، حدّ كمّى نفقه را چهار هزار درهم بيان مى‏كنند؛ يعنى پولى كه از چهار