پیشینه نظریه ولایت فقیه

مصطفی جعفرپیشه فرد

نسخه متنی -صفحه : 123/ 56
نمايش فراداده

ابن‏برّاج علاوه برآن‏كه به‏وظايف قاضى در ولايت فقها، مانند سرپرستىِ ديوانِ احكام ونظارت برزندان‏ها و بررسى امور و اوصيا و اُمنا و اشخاص و اموال گمشده، اشاره مى‏كند،مى‏گويد:

«شايسته است، علاوه برآن‏كه، قاضى، عالم به‏احكام شرعى است، كاتب او هم كه وى را در كتابت اقرار و انكار و مانند آن كمك مى‏كند، از فقها باشد.»(8) ابن‏برّاج، با آن‏كه شرط قضا را فقاهت مى‏داند و خودش ساليان متمادى به‏آن اشتغال داشته است، به‏انتصاب فقها به‏سِمت ولايت قضا، اشاره نمى‏كند، در حالى كه شيخ‏طوسى و شيخ‏مفيد و ديگران، صريحاً، به‏تفويض اين ولايت اشاره كرده‏اند. اصولاً، ولايت فقيه در قضا، از مسايل مشهور، بلكه اجماعى است، ولى ابن‏برّاج، در اين باره اظهار نظرى ندارد.

به‏نظر مى‏رسد كه دليل اين سكوت، وضعيّت خاص ايشان در آن دوران، و مسايل تقيّه ومحلّ ابتلا نبودن موضوعات فقهى مرتبط با ولايت فقيه، با توجه به‏شرايط حاكم برآن زمان، باشد.

2 .ابن‏حمزه طوسى (متوفّاى حدود 550 ه.ق)

محمدبن‏على‏بن‏حمزه طوسى، ملّقب به‏ابن‏حمزه، يكى ديگر از فقيهان صاحب اَثر دوره سوم است.

مشهورترين اثر وى، كتاب الوسيلة إلى نيل الفضيلة نام دارد. الوسيله، دوره فقهى كامل و آميخته با اندكى استدلال است. الوسيله، با توجه به‏اين كه از تأليفات قدماست، همواره، مورد توجه محافل علمى بوده است.(9)

بازتاب ولايت فقيه در ميراث فقهى ابن‏حمزه

ابن‏حمزه، در الوسيله، در چند مورد خاص، با اشاره، به‏برخى از مناصب فقيهان عصر غيبت مى‏پردازد.

اين موارد عبارت است از:

1 .در عصر غيبت، كسانى كه از موارد مصرف زكات بى‏اطلاعند، زكات را به‏فقيهان متدين تحويل مى‏دهند.

در زكات فطره هم اَوْلى آن است كه به‏فقيه داده شود.(10)

2 .خمس هم مثل زكات است و فرد بى‏اطلاع از تقسيم و موارد مصرف خمس، بايد آن را به‏فقيه تحويل دهد.

به‏طور كلّى، در فتواى ابن‏حمزه، پرداخت خمس به‏فقيه متدّين، افضل است.(11)

3 .علم و عدالت و كمال، شرايط اصلى قضاست. قضا، از مناصب امام است. در حال انقباض يد امام، در مواردى كه به‏حكومت و داورى نياز مى‏افتد، امر قضا به‏فقيهان شيعه مربوط است.(12) كلام ابن‏حمزه، ظهور مناسبى در اين‏كه فقيهان شيعه، منصوب براين ولايتند، دارد.

3 .قطب راوندى (متوفّاى 573 ه.ق)

سعيدبن‏هبةاللَّه‏بن‏الحسن الراوندى، يكى از نادر فقيهان مبتكر عصر غيبت است. نوآورى او را در كتاب معروف وى با نام فقه القرآن في بيان آيات الأحكام مى‏يابيم. تنظيم آيات الاحكام در كتابى مستقل، در آن زمان، كارى بديع به‏شمار مى‏آمد.(13) قطب رواندى، صريحاً، در ذيل آيات زكات، حمل زكات به‏فقيه را واجب مى‏داند و به‏آن فتوا مى‏دهد.

وى، براساس آيه (خُذْ من أموالهم صدقة) معتقد است:

«پرداخت زكات به‏پيامبر(ص) واجب است؛ چون، او، مفروض‏الطاعة است. پس‏از پيامبر، امام، قائم مقام او در تمام احكامى است كه برپيامبر واجب است. در عصر غيبت - كه سفير خاص ميان امام(ع) و مردم نيست - بايد زكات را به‏فقيهان امين شيعه تحويل داد؛ زيرا، فقيه، به‏موارد مصرف آگاه‏تر است.»(14)

4 .ابن‏زهره حلبى (511 - 585 ه.ق)

سيد ابوالمكارم حمزةبن‏على‏بن‏ابى‏المحاسن زهرة، يكى از چهره‏هاى شاخصِ عصرِ سوم است كه كتاب او با نام «غُنية النزوع إلى علمي الأُصول و الفروع»، همواره، مورد توجّه حوزه‏هاى فقاهت بوده است.

غنيه، مشتمل برعقايد و فقه و اصول فقه است.(15) در غنيه، به‏دو مورد از مناصب فقها اشاره شده است:

1 .كسى كه از موارد مصرف زكات، بى‏اطلاع است، بايد زكات اموال خويش را به‏فقيه امين شيعه تحويل دهد.(16)

2 .به‏اجماع طائفه، شرط قضاوت، علم است و غير عالم، حقّ قضاوت ندارد.(17)