پیشینه نظریه ولایت فقیه

مصطفی جعفرپیشه فرد

نسخه متنی -صفحه : 123/ 89
نمايش فراداده

مرحله ششم از نراقى تا عصر امام خمينى(ره)

مقدّمه

مرحله ششم از مراحل تاريخى ولايت فقيه، مهم‏ترين مرحله به‏حساب مى‏آيد. حجم مطالب نوشته شده در اين عصر، به‏تنهايى، بيش از تمامى آن چيزى است كه در مراحل پيشين ارائه شده است. متنوع شدن ادلّه و تقريرات مختلف، رويكرد جديد به‏ادلّه عقلى امامت و ولايت و بررسى اَبعاد گوناگون ولايت فقيه، از ويژگى‏هاى اين عصر است.

بى‏ترديد، امور سياسى - اجتماعى حاكم برجامعه ايران (به‏عنوان تنها كشور شيعه) در اين عصر(قرن سيزده و چهارده) كمك شايانى به‏گسترش و توسعه مباحث نظرى فقه سياسى و ولايت فقيه كرده است.

علاوه برجنگ‏هاى ايران و روس - كه از مرحله پنجم شروع و تا مرحله ششم ادامه يافته - استبداد مطلق سلاطين داخلى و استعمار خارجى و مقابله عالمان دينى با اين دو پديده شوم و جنبش تنباكو و مشروطيت و حوادث متعاقب آن، عمده مسايلى است كه تأثيرى ژرف برحوزه‏هاى فقاهت و مباحث علمى درون آن داشته است.

توجه شايسته علّامه ملّا احمد نراقى به‏شأن فقيهان در ارتباط با امور سياسى - اجتماعى پيرامون خود و موضوع ولايت فقيه، براى وى موقعيتى ممتاز آفريده، به‏طورى كه نام وى را مى‏توان به‏عنوان آغازكننده مرحله جديدى از مراحل تطوّر فقه سياسى و ولايت فقيه، در صدر فقيهان اين دوران قرار داد.

نراقى را چهارمين فقيه نظريه‏پردازِ ولايت فقيه بايد به‏شمار آورد كه پس‏از اَسلاف‏صالح‏خود، ابى‏الصلاح حلبى، ابن‏ادريس حلّى، محقّق كركى، طىّ بحثى مفصل و منقّح،به‏بررسى ولايت فقيه و زواياى متفاوت آن مى‏پردازد و فصلى مستقل را به‏اين كار اختصاص مى‏دهد.

عصرى كه اكنون از آن سخن مى‏گوييم، عصرى سرشار از وجود فقيهان نوآور و صاحب سبك است. علاوه برنراقى، با چهره‏هايى مانند صاحب جواهر و شيخ‏انصارى و نايينى و آيةاللَّه بروجردى مواجهيم كه در باب ولايت فقيه، نظريه‏پرداز بوده‏اند.

اهمّ نقطه‏نظرات اين فرهيختگان و برخى ديگر از زبدگان اين عرصه را، طى مباحث آينده خواهيم ديد.

مرحله ششم، از جهت گستردگى كار و فراوانى چهره‏هاى فرهيخته فقهى، به‏سه بخش تقسيم مى‏شود:

قسمت اوّل، اختصاص به‏بررسى انديشه محقّق نراقى (صاحب عناوين) و صاحب جواهر دارد.