غنيمت شمرده ، در همه جا دست به تبليغات وسيع عليه او زده ، خواستار مجازات او شدند. حكومت سعى مى كرد اين قضيه را ناچيز جلوه دهد، امّا مردم و روحانيون آن را وسيله اى براى ادامه مبارزه قرار داده ، در جهت روند نهضت از آن به شكل شايسته اى استفاده كردند.(136)
يـكـى از حـوادث مـهـمـّى كـه در اين زمان در تحريك احساسات مردم مؤ ثر واقع شد، احداث بانك استقراضى روس در يك زمين وقفى و در قبرستان مسلمانان بود.(137) روس و انـگـليـس كـه در گـرفـتـن امـتـيـازات از ايـران بـا هـم رقـابـت داشـتـنـد، در مـحـل بـنـاى بـانـك نيز با هم رقابت مى كردند و سعى مى كردند آن را در بهترين نقطه تهران تـاءسـيـس كـنـند. به همين دليل ، بهترين مكان براى بانك روسى ، قبرستان بازار امير تهران تـشـخـيـص داده شد.
روسها خانه هاى اطراف آن را خريده و قبرستان را تصرف كردند و شروع بـه تـخـريـب آنـجـا نمودند. تصرف و حفارى قبرستان مسلمانان در زمين وقفى به وسيله كُفار تـوهـيـنـى آشـكـار بـه مـقـدسـات مـسـلمـانـان بـود و بـه هـمـيـن دليـل روحـانـيـون و طـبـقات مختلف مردم عليه دولت و بانك روسى قيام كرده ، آن را خلاف شرع دانـستند و از دولت خواستار جلوگيرى اين عمل نامشروع شدند. پس از اينكه دولت به درخواست آنـهـا تـرتـيـب اثـر نـداد، مـردم بـه راهـنـمـايـى عـُلمـا و روحـانـيـون شـبـانـه بـه محل مذكور هجوم برده ، ساختمان نيمه كاره بانك را ويران كردند. هر چند رئيس بانك نزد صدر اعظم شكايت كرد، امّا با فشار مردم و عُلما نتوانست كارى از پيش ببرد.(138)
در دوران قـاجـاريـه ، بـيـشـتـر قند مصرفى ايران از روسيه تاءمين مى شد. روسيه نيز در اين مـقـطـع تـاريـخـى در حـال جـنـگ بـا ژاپـن ـ جـنـگ 1904 ـ 1905 م ـ بـود بـه هـمـيـن دليـل واردات قـنـد از كـشـور روسيه كم و يا قطع شده و قند در ايران ، بويژه تهران ، گران شـده بود. (علاءالدوله ) حاكم تهران كه مردى مستبد، قلدر و ستمگر بود، تصميم گرفت چند نـفر از تاجران معروف قند را به دار الحكومه دعوت كرده و علّت گران شدن قند را از آنها سؤ ال كـنـد، امـّا هـدف اصـلى او اين بود كه تجار را كه در جريان (مسيو نوز بلژيكى ) سركشى كرده بودند، گوشمالى دهد تا براى ديگران درس عبرت شود.(139) وى از مـيـان تاجران دعوت شده ، چهار نفر را كه تاجر قند بودند، انتخاب كرد و دستور داد كه به فلك بسته ، شلاق بزنند. بى احترامى و كتك زدن تجار خوش نام بازار بويژه (حاج سيد هـاشم قندى ) كه به ديانت و صداقت مشهور بوده ، باعث اعتراض شديد مردم و تعطيلى بازار و تجمع در مسجد شاه (مسجد امام خمينى ره ) شد.(140)
بدنبال كتك خوردن تاجران و تعطيلى بازار، مردم در مسجد شاه (مسجد امام خمينى ره فعلى ) جمع شـده و از سـيد جمال واعظ كه سخنران مشهور آن زمان بود، دعوت كردند تا سخنرانى كند. هدف ايـن اجـتـمـاع كـه آيـت اللّه سيدمحمّد طباطبايى و آيت اللّه سيد عبداللّه بهبهانى نيز در آن حضور داشـتـنـد، تـقـاضـاى جـلوگـيـرى از ظـلم و اسـتـبـداد حـكـام بـه مـردم و درخـواسـت تـشـكـيـل عـدالتـخـانـه از سـوى دولت بـود، امـّا در مـيـان سـخـنـرانـى سـيـد جـمـال ، بـا اشـاره امـام جمعه كه يكى از روحانيون وابسته به دربار بود، عده اى چماقدار به مردم هجوم برده و آنها را در تاريكى شب پراكنده كردند.(141) بعد از حادثه اسفبار مسجد شاه كه با اهانت كامل عليه مردم و روحانيون بزرگ صورت گرفته بـود، مـردم ديـگـر جـاى امـنـى بـراى تـجـمـع و اعـتـراض خـود نـداشـتـنـد و بـه هـمـيـن دليـل آيـت اللّه