يا چهار پلك چشم او را از بين ببرد و اگر يك چشم او را كور كند بايد نصف ديه كشتن رابدهد.
دوم دو گـوش كسى را ببرد يا كارى كند كه هر دو گوش او كر شود و اگر يك گوش او را ببرد يا كر كند بايد نصف ديه كشتن را بدهد و اگرنرمه گوش او را ببرد احوط اين است كه با او صلح نمايد.
سوم تمام بينى يا نرمه بينى كسى را ببرد.
چـهـارم زبان كسى را از بيخ ببرد و اگر مقدارى از آن را ببرد بايد به نسبت ديه بدهد و بنابر احـتياط واجب بايد مخارج حروفى كه به جهت قطع زبان از بين رفته است ملاحظه نمايند و ديه تـمـام را نـسـبـت بـه مـخـارج حـروف تـقـسـيـم كـنند و نسبت آن مقدار را با مقدارى كه در مـلاحـظـه مساحت يعنى نصف يا ثلث يا ربع و مانند اينها واجب مى شود ملاحظه نموده هر كدام بيشتر است آن را بدهد.
پـنـجـم تمام دندانهاى كسى را از بين ببرد و در صورتى كه بعضى از دندانها را از بين ببرد در صورتى كه صاحب دندان مرد باشد بايد براى هردندانى پانصد درهم ديه بدهد و اگر زن باشد ديه آن تـا به مقدارى كه به ثلث ديه برسد با ديه مرد مساوى است و در صورتى كه از ثلث بگذرد ديه دندانهاى او نصف دندانهاى مرد است .
شـشـم هر دو دست كسى را از بند جدا كند و اگر يك دست را از بند جدا كند بايد نصف ديه كشتن مثل او را بدهد.
هـفـتـم ده انگشت كسى را ببرد و ديه هر انگشت در مرد يك دهم ديه كشتن است و در زن تا ثلث ديه با مرد مساوى است و در بيشتر ازثلث نصف ديه انگشتان مرد است .
هشتم هر دو پستان زنى را ببرد و اگر يكى از آنها را ببرد بايد نصف ديه كشتن مثل او را بدهد.
نـهـم هـر دو پاى كسى را تا مفصل