تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و در صورتى كه رضايت آنهابه ديه اى باشد كه در شرع معين شده است چون تقديرات شرعى در ديه مختلف است اختيار تعيين آن بـا قـاتل است و مى تواند هر كدام كه براى او آسانتر است اختيار نمايد.بنابر اين مى تواند قيمت نقره را كه از سائر اقسام ديه كمتر است بدهد و آن به حساب قران قديم ايرانى كه يك مثقال بوده پـانـصـد و بيست و پنج تومان مى شود و اعتبار آن به قران قديم است نه به ريال رائج امروزى .اما اگـر از روى خـطـاى مـحـض بكشد مثلا براى حيوانى تير بيندازد و اشتباها كسى را بكشد ولى كشته حق ندارد او را بكشد اما مى تواند از عاقله ( يعنى قوم و خويشان پدرى قاتل ) به تفصيلى كه در كتب مفصله مذكور است ديه بگيرد.و اگر از روى خطاى شبيه به عمد بكشد به اين معنى كه شخصى كسى را باآلتى برنده كه عادتا كشنده نيست و قصد كشتن هم نداشته باشد و اتفاقا بكشد در اين فرض خود قاتل بايد ديه بدهد و ولى مقتول حق كشتن او را ندارد.مـسـاله 2807 - ديه اى كه قاتل بايد بدهد در صورتى كه مقتول مرد و مسلمان و آزاد باشد يكى از شش چيز است :اول در قـتـل عـمدى صد شتر كه داخل سال ششم شده باشند.و در قتل خطاى محض و شبه عمد سن شترها كمتر از اين است .دوم دويست گاو.سوم هزار گوسفند.چهارم دويست حله و هر حله دو پارچه اى است كه در يمن مى بافند.پنجم هزار مثقال شرعى طلا كه هر مثقال 18 نخود است .ششم ده هزار درهم كه هر درهمى 6/12 نخود نقره سكه دار است .و اگر مقتول زن و مسلمان و آزاد باشد ديه او در هر يك از اين شش چيز نصف ديه مرد است .و اگر مقتول كافر ذمى باشد در صورتى كه مرد باشد ديه او هشتصد درهم و در صورتى كه زن باشد ديه او چهارصددرهم است و اگـر كافر غير ذمى باشد ديه ندارد.و ديه مقتولى كه غلام يا كنيز باشد قيمت او است در صورتى كـه بـيـشـتر از ديه آزاد نباشد ودر صورتى كه قتل عمدى هم باشد نمى شود قاتل آزاد را براى او كشت .مساله 2808 - ديه چند چيز مثل ديه كشتن است كه مقدار آن در مساله پيش گفته شد.اول آنـكه دو چشم كسى را كور كند