احكام حج - تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی - نسخه متنی

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مساله 2041 - اگر انسان مالى داشته باشد كه قيمتش از فطره بيشتر است چنانچه فطره را ندهد و نـيـت كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد اشكال دارد و نيز جايز نيست فطره را در مثل لباس و فرش كه از اجناس گذشته يا پول آنها نيست تعيين كند.

مـسـاله 2042 - اگر مالى را كه براى فطره كنار گذاشته از بين برود چنانچه دسترسى به فقير داشـتـه و دادن فـطـره را تاخير انداخته بايد عوض آن را بدهد و اگر دسترسى به فقير نداشته ضامن نيست .

مساله 2043 - اگر در محل خودش مستحق پيدا شود احتياط واجب آن است كه فطره را به جاى ديگر نبرد و اگر به جاى ديگر ببرد و تلف شود بايد عوض آن را بدهد.

احكام حج

مـسـالـه 2044 - حـج : زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالى است كه دستور داده اند در آنجا بجا آورده شود.

و در تمام عمر بر كسى كه اين شرايط را دارا باشد يك مرتبه واجب مى شود: اول آنكه بالغ باشد.

دوم آنكه عاقل و آزاد باشد.

سـوم بـواسطه رفتن به حج مجبور نشود كه كار حرامى را كه ترك آن از حج مهمتر است انجام دهد يا عمل واجبى را كه از حج مهمتر است ترك نمايد.

چهارم آنكه مستطيع باشد.

و مستطيع بودن به چند چيز است : اول - آنكه توشه راه و مركب سوارى يا مالى كه بتواند با آن مال آنها را تهيه كند داشته باشد.

دوم - سلامت مزاج و توانائى آن را داشته باشد كه بتواند مكه رود و حج را بجا آورد.

سوم - در راه مانعى از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد يا انسان بترسد كه در راه جان يا عرض او از بـيـن بـرود يا مال او را ببرند حج بر اوواجب نيست ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود اگرچه دورتر باشد بايد از آن راه برود.

چهارم - به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.

پـنـجم - مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مى دانندداشته باشد.

ششم - بعد از برگشتن كسب يا زراعت يا عايدى ملك يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگى كند.

/ 218