اهل سنت و جماعت - تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی - نسخه متنی

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بنابراين خداوند ايشان را از ضلالت و معاصى نگاه مى دارد.

4ـ اصل و نسب در مسئله امامت : از ديگر مسائلى كه باعث بروز اختلاف فراوان در ميان مسلمين شده و بوجود آمدند فرق بسيار را سبب گرديده است بحث پيرامون دخالت اصل و نسب در تعيين خليفه و جانشين پيامبر مى باشد.

همانگونه كه قبلاً نيز ذكر شد ابوبكر خليفه اول باستناد حديث ((الائمه من قريش)) يا ((الخليفه من قريش)) به خلافت رسيد11. بنابراين شايد بتوان گفت اولين منشاء اختلاف و مسئله مورد بحث در رابطه با موضوع امامت در اسلام ((اصل و نسب)) است. بر اين اساس اكثر فرق اسلامى باستثناى عده اى از انصار و خوارج و معتزله هر يك بنوعى اين مسئله را در امر انتخاب يا تعيين رهبر دخالت داده اند اجمالاً به نظرات مختلف آنان اشاره مى شود :

اهل سنت و جماعت به استناد حديث فوق الذكر معتقدند كه امام و رهبر جامعه و خليفه رسول الله حتماً بايد قريشى باشد و لازم نيست كه از اولاد هاشم (هاشمى) باشد12.و اين امر تا آخر خلافت خلفاى بنى عباس مورد نظر قرار گرفته و آنان به هيچ وجه از آن عدول نكردند.

شيعه زيديه به غير از اعتقاد به امر فوق الذكر معتقدند كه امام بايد فاطمى نسب نيز باشد يعنى حتماً بايد از فرزندان حضرت فاطمه (س) باشد.

اماميه معتقدند كه امام بايد از فرزاندان حسين (ع) و در نتيجه على (ع) به تعبيرى هاشمى باشد. البته از نظر اماميه اين شرط فرع بر ساير شروط بوده و علماى شيعه در اثبات حقانيت ائمه شيعه كمتر بدان استناد كرده و حتى در مواردى آنرا نديده مى گيرند.

خوارج تنها گروه و فرقه اى هستند كه از همان آغاز شرط اصل و نسب را از شرائط لازم براى احراز امامت جامعه خارج كرده و حتى تا آنجا پيش رفتند كه گروههائى از آنها امامت غير عرب را جايز مى دانستند و بدان نيز عمل مى كردند. همچنين آنان امامت زنان را نيز در صورتى كه واجد شرائط لازم براى رهبرى باشند بدون اشكال دانسته و گروهى از آنان بنام شبيبيه به اين مورد عمل نيز نمودند13 5ـ قيام : يكى ديگر از مسائل مورد اختلاف شرط قيام امام بود. بعضى از گروهها معتقدند كه يكى از شرائط لازم براى امامت قيام يا قيام به سيف است. از اين جنبه مى توان نقطه نظر فرق مختلف را اينگونه بيان نمود.

اهل سنت و جماعت

همچنين شيعه اماميه اثنى عشرى اين شرط را براى احراز مقام امامت لازم نمى دانند.

شيعه اماميه معتقد است كه امام با توجه به مصالح اسلام و شرائط و ضروريات حاكم بر جامعه در تصميم گيرى راجع به قيام بر عليه حكومت مختار است و اصولاً نوع مبارزه در هر مقطع از زمان متفاوت است. آن هم؟ام كه لازم است امام حسين (ع) با ياران اندكش سر از پاى نشناخته قدم در ميدان مبارزه و شهادت مى گذارند. و در مقطعى ديگر از زمان چون ائمه مصلحت اسلام را در سكوت و ترويج و تبليغ اسلام مى بينند به اين كار مبادرت مى كنند. بنابراين قيام و على الخصوص قيام به سيف شرط لازم براى احراز مقام امامت نيست.

در مقابل زيديه يكى از شرائط لازم براى امام را قيام به سيف مى دانند و مى گويند هر فاطمى نسبى كه متقى و پرهيزكار بوده و قيام به سيف نمايد تبعيت و همراهى او لازم و واجب است. او امامت و رهبرى جامعه را بر عهده دارد. بدين سبب آنان امام محمد باقر (ع) و ديگر ائمه شيعه اماميه را امام نمى دانند. در اين زمينه بين امام محمد باقر و زيدبن على بن حسين همواره بحث در مى گرفت بطورى كه روزى امام باقر در پاسخ

/ 218