تفرقات مسلمين و وضعيت مباحث كلامى در دوره ى خلفاى راشدين - تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی - نسخه متنی

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تنها تعداد معدودى از مهاجرين و انصار جانشين پيامبر را تعيين نمودند. اين واقعيت در مورد خليفه دوم و سوم نيز صادق است. چرا كه عمر با انتصاب ابوبكر و عثمان بوسيله شوراى انتصابى عمر به خلافت رسيد.

تنها نقش توده هاى مردم را مى توان در به رسيدن على ابن ابيطالب (ع) به خلافت رسمى مشاهده كرد.

6 ـ هر چند ريشه اختلاف را بايد در دوره حيات پيامبر و حتى قبل از آن يافت ليكن ماجراى سقيفه باعث ايجاد نخستين صف بندىها در اسلام شد. گروههايى كه بعدها هر يك بنوعى در تعيين سرنوشت مسلمين نقش داشتند نمايان شدند.

اين گروهها عبارتند از:

1 ـ انصار 2 ـ جمعى از مهاجرين به رهبرى ابوبكر و عمر كه قدرت حاكم را تشكيل مى دادند 3 ـ على ابن ابيطالب و بنى هاشم به همراه چند تن از صحابه بزرگ پيامبر چون ابوذر و سلمان و...

4 ـ بنى اميه به رهبرى ابوسفيان بن حرب فرصت طلبانى كه در آغاز مى خواستند با تجمع پيرامون على (ع) اختلاف مسلمين را عميق كنند اما بعداً جذب قدرت حاكم شدند.

5 ـ بى تفاوتهاى ناظر كه معمولاً در هر جامعه اى هستند و انتظار مى كشند ببيند قدرت كجاست تا با قدرت باشند و زير چتر قدرت آرامش داشته باشند. البته در صدر اسلام تعداد اين گروه اندك است.

از همين مرحله اس كه خطوط از هم جدا شده و گروههاى مختلفى مطرح مى گردند.

تفرقات مسلمين و وضعيت مباحث كلامى در دوره ى خلفاى راشدين

بدين ترتيب با خلافت ابوبكر دوره خلافت خلفاى راشدين شروع شد. در اين دوره از تاريخ اسلام مسلمين درگير مشكلات داخلى و خارجى زيادى بودند. جنگ با اهل رده و اشخاصى كه به دروغ ادعاى پيامبرى مى كردند (متنبيان) از مشكلات عمده دوره خلافت ابوبكر بود. در اواخر خلافت او جنگهاى خارجى مسلمين شروع شد و با شدت هر چه تمامتر در دوره ى خلافت دو خليفه بعدى ادامه يافت. تا زمانى كه مسلمين درگير جنگهاى داخلى و خارجى بودند به مباحث عقلى و كرمى كمتر پرداخته و حتى از نظر سياسى هم گرفتار اختلاف عمده اى نشدند. پس از آنكه حوزه جنگها به مناطقى بسيار در نسبت به مركز حكومت اسلامى منتقل شد و مسلمين از اقوام تحت سلطه جهت تدوام اين جنگها استفاده نمودند و در مركز حكومت اسلامى نوعى ثبات سياسى و نظامى ايجاد گرديد يكبار ديگر اختلاف دامنگيرشان شد.

در دوره خلافت شيخين اين اختلافات چندان محسوس نبود (به دلائلى كه بر شمرديم) و ضمناً فرصت پرداختن به بحث هاى كلامى كمتر وجود داشت. تنها گاهى مورخين به احتجاجاتى ميان مسلمين اشاره مى كنند30. و يا سئوالى سخن مى گويند كه مسائلى از خليفه و يا از يكى از اصحاب رسول الله (ص) مى پرسد و او پاسخ مى دهد.

برخى از اين سئوالات جنبه كلامى دارند. مثلاً از اثبات صانع يا وجدانيت او مى پرسند.

موضوع امامت با وجود تسلط حاكميت بر قدرت هر روز ابعاد وسيع ترى مى يافت. عدم وجود پيامبر اكرم (ص) بوضوح احساس مى شد. برخى تاءسف مى خوردند كه چرا در حيات پيامبر (ص) سئوالات خود را از وى نپرسيده اند.

وقتى كه نوبت خلافت به خليفه سوم (عثمان بن عفان) رسيد

/ 218