انسان و كسب فضايل اخلاقى آمده است يا ايها الناس قد جاءتكم موعظة من ربكم و شفاء لما فى الصدور(141) اى مردم ! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده و درمان آن چه در سينه هاست ؛ گرچه از اين موعظه قرآن فقط اهل تقوا و بهره مند مى شوندو موعظة للمتقين اين تعبير در چهار مورد از قرآن آمده است : بقره 66، آل عمران 138، مائده 46، نور 34.
لقمان حكيم براى تربيت فرزندش او را موعظه مى كنداذ قال لقمان لابنه و هو يعظه زمانى كه لقمان به فرزندش گفت و حال اينكه او را موعظه مى كرد اين چنين موعظه نموديا بنى لاتشرك باللّه ان الشرك لظلم عظيم (142) پسرم ! براى خدا شريكى مگير، زيرا شرك ستمى بزرگ است .
پيامبر گرامى اسلام ماءمور به موعظه نمودن است قل انمّا اعظكم بواحدة ان تقوموا للّه مثنى و فرادى (143) يعنى بگو: كه من شما را به يك موضوع پند مى دهم و آن اين كه چه دو نفر باشيد چه يك نفر براى خداوند كار كنيد.
طريقه و شيوه موعظه كردن ، در قرآن بيان شده است . وقتى موسى و هارون ماءمور شدند كه براى ارشاد و هدايت فرعون بروند؛ به آن ها گفته شد: فقولا له قولاً لينا لعله يتذكر او يخشى (144) يعنى وقتى با فرعون روبرو شديد با او به نرمى سخن بگوييد شايد متذكّر شود و از عاقبت كار خود بترسد.
از نظر قرآن كريم ، انسان در تمامى عمر، به موعظه و پند و اندرز نيازمند است ، چه نوجوان باشد چه عمر او زياد باشد لذا قرآن كريم موعظه لقمان به فرزند نوجوانش را چنين بيان مى كند و اذ قال لقمان لابنه و هو يعظه يا بنىّ لا تشرك باللّه (145) چه اين كه موعظه خداوند به حضرت نوح را كه عمر طولانى داشت نيز بيان مى كند انّى اعظك ان تكون من الجاهلين (146)
به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله خطاب مى شود ادع الى سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتى هى احسن (147) يعنى مردم را به اين طريق به راه خداوند بخوان كه اولاً سخن تو سنجيده و تواءم با حكمت باشد ثانيا پند نيكو در آن باشد و ثالثا با آن چه كه بهترين است با آن ها به بحث بپرداز.
قال على عليه السلام : نعم الهدية الموعظة (148)
قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله كفى بالموت واعظا(149)
قال على عليه السلام ان فى كل شى ء موعظة و عبرة لذوى اللبّ و الاعتبار(150) به درستى كه در هر چيزى موعظه و عبرتى است براى صاحبان خرد.
احى قلبك بالموعظة (151) و عنه عليه السلام المواعظ حياة القلوب (152)
قال الباقر عليه السلام من لم يجعل الله له من نفسه واعظا فانّ مواعظ الناس لن تغنى عنه شيئا(153) هر كس واعظ خود نباشد موعظه هاى مردم در او تاءثير ندارد.
قال الصادق عليه السلام ان العالم اذا لم يعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب كما يزلّ المطر عن الصفا(154) به درستى كه دانشمند هرگاه عمل به دانش خويش نكند موعظه او از جانها لغزش پيدا مى كند (تاءثير نمى كند) همان طورى كه باران روى سنگ قرار نمى گيرد.
مالى ارى حب الدنيا قد غلب على كثير من الناس حتّى كانّ الموت فى هذه الدنيا على غيرهم كتب ...(155) چرا علاقه به دنيا در اكثر مردم غلبه پيدا كرده به طورى كه گويا مرگ در اين دنيا براى غير اين ها لازم شده است .
در پاسخ شخصى كه از آن حضرت درخواست موعظه نمود، فرمودند : لا تكن ممن يرجوا الاخرة بغير العمل و يرجى التوبة بطول الامل يقول فى الدنيا بقول الزاهدين و يعمل بعمل