دهيد، زيرا علوم طبيعى ، اگر كانون دل و عواطف را تحت تاءثير قرار ندهند و هيچ گونه تاءثيرى در ايجاد محبت و دوستى با آفريدگار جهان نداشته باشند، ارتباطى با مسايل توحيدى نخواهند داشت همچنين است اطلاعاتى كه جنبه عملى دارد؛ در صورتى (تعقل به آن ها گفته مى شود كه عمل هم داشته باشد. علامّه طباطبايى قدس سره مى فرمايد: تعقّل در زمينه اى استعمال مى شود كه به دنبال درك و فهم انسان وارد مرحله عمل گردد و آياتى مانند لوكنا نسمع او نعقل ما كنّا فى اصحاب السعير(429) و يا افلم يسيروا فى الارض فتكون لهم قلوب يعقلون بها(430) شاهد اين گفتار است ، زيرا اگر مجرمين ، روز قيامت آرزوى تعقل در دنيا را مى كنند منظور تعقلى است كه آمخيته با عمل باشد و يا اگر خداوندمى فرمايد مردم سير و سياحت كنند و با نظر و مطالعه به اوضاع جهان چيزهايى بفهمند مقصود درك و فهمى است كه به دنبال آن مسير خود را عوض كرده و به راه راست گام نهند.(431)
در روايات به مساءله عقل و خرد توجه و عنايت خاصّى شده به حدى كه آن را يكى از دو حجت و دليل براى انسان معرفى نموده اند. امام كاظم عليه السلام مى فرمايد: ان للّه على الناس حجّتين حجّة ظاهرة و حجّة باطنة و اما الظاهرة فالرسل و الانبياء و الائمة و اما الباطنة فالعقول (432) در كتاب غرر الحكم بيش از 230 حديث از فضيلت و عظمت عقل سخن به ميان آمده است حضرت على عليه السلام تعبيرات مختلف و شيوايى در اهميت و ارزش عقل بيان مى دارد از جمله :
1. الانسان بعقله معيار انسانيت به عقل است .
2. كمال الانسان العقل كمال انسانيت به عقل است .
3. افضل النعم العقل برترين نعمت ها عقل است .
4. العقل صديق محمود عقل دوستى ستايش شده است .
5. صديق كل امرء عقله و عدوّه جهله دوست هر انسانى عقل اوست و دشمن او جهلش مى باشد.
6. قيمة كل امرء عقله ارزش هر شخصى به اندازه عقل اوست .
7. ما قسم اللّه سبحانه بين عباده شيئا افضل من العقل هيچ موهبت و نعمتى را خداوند بين بندگانش تقسيم نكرده كه بهتر و برتر از عقل و خرد باشد.
8. لاغنى كالعقل و لافقر كالجهل هيچ بى نيازى و ثروتى همچون عقل نيست و هيچ فقرى همچون جهل و نادانى نيست .
9. قوام المرء عقله و لادين لمن لا عقل له اساس موجوديت انسان عقل اوست و آن كس كه عقل ندارد دين ندارد.
10. زينة الرّجل عقله زينت مرد به خرد و عقل اوست .
العاقل من هجر شهوته و باع دنياه باخرته (433) عاقل كسى است كه شهوت خود را ترك كند و دنيايش را به آخرتش بفروشد.
العاقل من عقل لسانه (434) عاقل كسى است كه زبان خود را از حرام كنترل كند.
امام كاظم عليه السلام مى فرمايد ان العاقل لا يحدث من يخاف تكذيبه و لايساءل من يخاف منعه و لا يعد ما لا يقدر عليه و لا يرجوا ما يعنف برجائه
ان العاقل لا يكذب و ان كان فيه هواه عاقل دروغ نمى گويد گرچه هوا و هوس او در دروغ باشد.
امام عليه السلام مى فرمايد لا يلسع العاقل من جحر مرّتين (435) خردمند كسى است كه از يك سوراخ دو مرتبه گزيده نشود و فريب نخورد.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد العاقل من رفض الباطل (436) خردمند آن است كه باطل را