قال على عليه السلام : من وقّر عالما فقد و قرّ ربّه (560) هر كس عالمى را تكريم و احترام كند خداوند را تكريم و احترام كرده است . اذا راءيت عالما فكن له خادما هر گاه عالمى را ديدى براى او خدمتگزار باش .
قال على عليه السلام من تعلّم العلم رياءا و سمعة يريد به الدنيا نزع اللّه بركته و ضيق عليه معيشته و وكله اللّه الى نفسه و من وكله اللّه الى نفسه فقد هلك (561) هر كس علمى را به عنوان ريا و سمعه بياموزد و اراده بهره دنيوى نمايد خداوند بركت را از او مى برد و زندگى او سخت مى شود و خداوند او را به خودش رها مى كند كه در نتيجه هلاك مى گردد.
قال على عليه السلام على المتعلّم ان يداءب نفسه فى طلب العلم و لا يمّل من تعلّمه و لا يستكثر ما علم (562) وظيفه متعلم و دانش آموز آن است كه خود را به طلب علم و فراگيرى آن عادت دهد و از تحصيل علم خسته نشود و علم خود را زياد نشمرد.
قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ينبغى للعالم ان يكون قليل الضحك كثير البكاء و لايمارى و لا يجادل ...(563) سزاوار است كه عالم كم بخندد زياد گريه كند و مجادله نكند.
قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله من عمل على غير علم كان ما يفسد اكثر مما يصلح (564) هر كس بدون دانش عمل كند فسادش بيش از اصلاح او خواهد بود.
قال على عليه السلام من تعلّم العلم و لم يعمل بما فيه حشره اللّه يوم القيمة اعمى (565) هر كس علم را فرا گيرد و به آن عمل نكند، روز قيامت خداوند او را كور محشور خواهد كرد.
در ضرورت فراگيرى علم و لزوم كسب دانش ، همين بس كه اسلام خصوصيتى براى آن قايل شده كه براى هيچ موضوعى قايل نشده و آن اين كه محدوديت از چهار جهت برداشته شده و همه انسان هاى مسلمان را به تحصيل و فراگيرى دانش دعوت نموده است .
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله طلب العلم فريضة على كل مسلم (566) طلب علم و دانش بر هر مسلمان لازم است .
پيامبر گرامى اسلام مى فرمايد طلب علم و دانش كنيد گرچه مسافت هاى دورى را بپيمايد. اطلبوا العلم و لو بالصين (567) طلب كنيد علم را گرچه به چين مسافرت كنيد.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد طلب العلم فريضة على كل حال (568) طلب علم واجب است در هر حالى و در هر زمانى .
حضرت على عليه السلام مى فرمايد الحكمة ضالة كل مؤمن فخذوها و لو من افواه المنافقين (569) حكمت گمشده هر مؤمن است ، آن را فراگيريد گرچه از منافقين باشد، بنابر تحقيقى كه صورت گرفته جمله اطلب العلم من المهد الى اللحد در جوامع روايى ديده نشد فقط در نهج الفصاحه ، ص 64 آمده است .
يكى از عوامل بسيار مؤثر در تربيت عقلانى مساءله آزادانديشى و پرهيز از تقليد و تبعيت از نياكان است . و قرآن كريم پيروى جاهلانه از نياكان را مردود مى داند چرا كه باعث ركود عقل و خرد انسانى است .
قالوا بل نتبع ما الفينا عليه آبائنا او لو كان اباؤ هم لا يعقلون شيئا و لا يهتدون (570) مشركان گويند:
ما پيرو كيش پدران خود هستيم (و به آيين خدايى نمى گرويم ) آيا آنان بايد تابع پدران خود باشند اگر چه آنان از خرد بى بهره بوده اند؟ در جاى ديگر مى فرمايد: و اذا قيل لهم تعالوا الى ما انزل اللّه و الى الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا عليه اباءنا اولوكان آبائهم لا يعلمون شيئا و لا يهتدون (571) هرگاه به آن ها گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر بياييد مى گويند: آنچه را از پدران خود يافته ايم مارا بس است آيا نه چنين است كه پدران آنها چيزى نمى دانستند و هدايت نيافته بودند؟ نظير همين معنا در سوره زخرف آيه 23 و سوره لقمان آيه 21 آمده است .
موضوع تقليد از نياكان ، در زمان جاهليّت به شدت رايج بود و به همين دليل در آيات مختلفى از قرآن