تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

گردآوری شده از آثار حضرت امام خمینی (ره)استخراج و تنظیم: معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)؛ تدوین: مجتبی فراهانی

نسخه متنی -صفحه : 135/ 76
نمايش فراداده

.(517)

بى توجهى و جسارت به مؤ من

نبايد انسان همين طور بدون اين كه توجه كند به مطلبى ، يك وقت خداى نخواسته جسارت كند به يك مؤ منى ، به يك مسلمى ، به يك طلبه اى ، به يك اهل علمى ، فرضا از اين كه به يك عالمى ، فرضا از اين كه به يك مرجعى اينها بايد مواظبت كرد، انسان بايد خودش را مواظبت كند حفظ كند اين جهات را تا موفق بشود.(518)

معاصى كوچك راه ورود به كفر

شيطان راضى نيست به فكر ما، او كفر ما را مى خواهد، او مى خواهد همه را منتهى كند به كفر، منتها از معاصى كوچك مى گيرد و كم كم وارد مى كند در بزرگتر و كم كم در بزرگتر و كم كم بالاتر تا برسد به آن جا كه خداى نخواسته انسان را منحرف كند اصلا از اسلام بايد مراقبت كنيد آقا از خودتان ، بايد از اول صبح كه از خواب پا مى شويد، يا اول اذان يا عشا يا قبل از اذان كه پا مى شويد از خواب طويل بايد مراقب خودتان باشيد.(519)

ريشه اختلافات

ريشه تمام اختلافاتى كه فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد به حب دنيا بر مى گردد و اگر در ميان شما هم چنين اختلافاتى وجود دارد براى آن است كه حب دنيا را از دل بيرون نكرده ايد و از آنجا كه منافع دنيا محدود مى باشد هر يك براى به دست آوردن آن با ديگرى به رقابت برمى خيزد، شما خواهان فلان مقاميد ديگرى نيز همان مقام را مى خواهد قهرا منجر به حسادت و برخورد مى گردد. ليكن مردان خدا كه به دنيا را از دل بيرون كرده اند هدفى جز خداوند ندارند هيچ گاه با هم برخورد نداشته چنين مصايب و مفاسدى به بار نمى آورند اگر تمام پيامبران الهى امروز در يك شهر گرد آيند هرگز با هم دوئيت و اختلاف نخواهند داشت زيرا هدف و مقصد يكى است ، دلها همه متوجه به حق تعالى بوده از حب دنيا خالى است .(520)

قلب سياه مانع وصال الى الله

لياقت مى خواهد، آمادگى لازم است ، با روسياهيها و قلبهاى آلوده كه به حجابهاى ظلمانى پوشيده شده است ، اين معانى و حقايق روحانى را نمى توان درك كرد بايد اين حجابها پاره گردد و اين پرده هاى تاريك و روشنى كه بر قلبها كشيده شده و مانع وصال ((الى الله )) گرديده كنار رود تا بتوان در مجلس نورانى و با شكوه الهى وارد شد.(521)

بر بالين مرد مختصر

اگر انسان به مرض دنيا پرستى و هواخواهى مبتلا شد، محبت دنيا قلب او را فرا گرفت از غير دنيا و مافيها بيزار مى شود ((العياذ بالله )) نسبت به خدا و بندگان خدا و به پيامبران و اولياى الهى و ملائكه الله دشمنى مى ورزد و احساس حقد و كينه مى كند و آنگاه كه فرشتگان به امر خداى سبحان براى گرفتن جان او مى آيند سخت احساس تنفر و انزجار مى كند زيرا مى بيند كه خداوند و ملائكة الله مى خواهند او را از محبوبش ‍ (دنيا و امور دنيوى ) جدا سازند و ممكن است با عداوت و دشمنى حضرت حق تعالى از دنيا برود يكى از بزرگان قزوين - رحمة الله تعالى - نقل مى كرد كه بالين مردى كه در حال احتضار بود حاضر شدم ، در آخرين دقايق زندگى چشم باز كرد و گفت : ((ظلمى كه خدا به من كرد، هيچ كس نكرده است زيرا با چه خون جگرى اين بچه ها را پرورش داده بزرگ كرده ام اكنون مى خواهد مرا از آنان جدا سازد!! آيا ظلمى بالاتر از اين مى شود؟!)) اگر انسان خود را مهذب نكنند و از دنيا منصرف نسازد و حبّ آن را از دل بيرون ننمايد بيم آن مى رود كه هنگام مرگ با قلبى لبريز از بغض و كينه نسبت به خداوند و اولياى او جان سپرد. با چنين سرنوشت شومى دست به گريبان است . آيا اين بشر افسار گسيخته اشرف مخلوقات است يا در حقيقت شر مخلوقات مى باشد؟(522)

بينش انسان مادى

آنهائى كه اسلامى بار نمى آيند و همه توجه شان به همين عالم ماده است آنها دنبال اينند كه اتومبيل داشته باشند، اين اتومبيل از دست شيطان به آنها برسد يا از دست خدا برسد فرقى ندارد در آن كه مى دهد، او اتومبيل مى خواهد، او پارك مى خواهد، او زندگى مرفه مى خواهد، اين زندگى مرفه را يك نفر دزد به او بدهد يا يك نفر نبى به او بدهد هيچ فرقى پيش او نيست براى اينكه به آن دهنده اش كارى ندارد.(523)