ايم كه وتر دو قوس ر دح ر ب ح شده است .
| 54 |
پس اين وتر را
يا قوس ر دح را
يا قوس مقابل آن را كه ر ب ح است
يا زاويه ره ح را تنصيف كرده ايم
و از
مركزه از منتصف هر يك از آنها خط ب د وصل كرده ايم كه خط نصف النهار است . سپس از مركز دائره خط ا ه ح كه
قطر ديگر دائره مى شود
بر آن عمود كرديم و اين خط مشرق و مغرب اعتدال است كه آن را خط اول السموت نيز
گويند
و نقطه ب جنوب و نقطه د شمال و نقطه ا مشرق و نقطه ح مغرب است .
| 55 |
تبصره : تنصيف زاويه به شكل نهم مقاله اولى اصول
و تنصيف قوس به شكل بيست و نهم مقاله ثالثه آن بايد
نمود . به طريق ديگر نيز تنصيف قوس امكان دارد
و آن اين كه ( ش 7 ) : هر يك از دو طرف قطر دائره را مثلا ا
ح خط نصف النهار صورت دائره هنديه نام برده را
مركز دائره قرار داد و به بعد قطر دو دائره رسم كرد كه
لا محاله هر دو مساوى هم خواهند بود
و در خارج دائره نخستين يكديگر را در دو نقطه تقاطع خواهند كرد
و چون بين دو نقطه تقاطع آن دو را به خطى مستقيم وصل كنند
موضع تقاطع اين خط با قوس دائره نخستين
مثلا هر يك از دو قوس ا ح در صورت دائره هنديه
منتصف آن قوس خواهد بود .
| 56 |
اين طريق را ابوريحان بيرونى در افراد المقال آورده است
و به بلس يونانى و به حيانند باناريسى نسبت
داده است . و شبيه اين عمل را اقليدس در شكل اول مقاله اولى اصولى براى تحصيل مثلث متساوى الاضلاع
اعمال نموده است
زيرا هر گاه هر يك از ا و ح و به خط مستقيم وصل شوند مثلث ا ح و متساوى الاضلاع حاصل
خواهد شد . تبصره : جهات اربع دائره هنديه
چون بر سطح زمين رسم مى شود مطابق وضع طبيعى آن است يعنى
نقطه جنوب به سمت بالاى صفحه
و نقطه شمال در مقابل آن به سمت پايين صفحه
و مغرب طرف راست
و مشرق
طرف چپ قرار مى گيرد نسبت به كسى كه رو به سوى جنوب ايستاده است . اما در ترسيم نقشه جغرافيائى
نقطه
شمال به بالا قرار مى گيرد و جنوب در ذيل صفحه و مشرق طرف راست و مغرب طرف چپ نسبت به كسى كه رو به سوى
شمال مى ايستد. غرض اين است كه در ترسيم دائره هنديه بر روى صحيفه ها بايد نظم طبيعى آن مراعات شود .
| 57 |