با توجه به بزرگانى كه از داستان جزيره خضرا سخن گفته و آن را در نوشته هاى خود آورده اند ـ كه بيان آن گذشت ـ و هم چنين با توجه به دوران رواج و انتشار اين داستان, مى فهميم كه چرا مرحوم كاشف الغطاء ـ قدس سره ـ آن را از داستان هاى اخباريين به حساب آورده اند.(1) چون يكى از نكات بديهى و روشن و هم چنين يكى از صفات ويژه اين دوران, اشتياق زياد براى جمع آورى و تدوين اخبار بوده است; دورانى كه وسيع ترين و شاخص ترين مجموعه هاى حديثى شيعه مانند: وسائل, وافى, بحارالانوار, عوالم, تفسير برهان, تفسير نورالثقلين تدوين شده است.(1) باز در همين دوران است كه كتاب فقه الرضا مشهور مى شود در حالى كه قضيه اين كتاب معروف است .
بنابراين, ادعاى اين كه علما آن را قبول كرده اند بر فرض صحت, هيچ سودى ندارد, زيرا صرف اين كه علما مطلبى را گفته اند و يا در جايى نوشته اند, دليل اين نيست كه آن را پذيرفته اند و يا مورد تأييد قرار داده اند .