ایران و شیوه تولید آسیایی

مسعود پورفرد

نسخه متنی -صفحه : 21/ 2
نمايش فراداده

ماكس وبر و نظريه‏ى استبداد شرقى

با وجودى كه وِبِر، به اصالت فرهنگ معتقد است اما در نظريه استبداد شرقى در آخرين لحظه از فرهنگ خارج مى‏شود و وارد بحث اقتصاد و جغرافيا مى‏شود.

كليّت بحث وِبِر از اين‏جا شروع مى‏شود كه وى نظريه‏ى خود را با رويكردى به فرد و رفتار او شروع مى‏كند.

به‏عقيده وِبِر انسان‏ها ممكن است در نوع رفتار خود به چهار دسته تقسيم شوند. به‏عبارت ديگر وى رفتار انسان‏ها را به چهار بخش تقسيم مى‏كند:

1 - رفتار احساسى: رفتار برخاسته از احساسات؛

2 - رفتار ارزشى: رفتار برخاسته از ارزش‏ها و ايدئولوژى‏ها؛

3 - رفتار سنّتى: رفتار برخاسته از عادات و سنّتها؛

4 - رفتار عقلى و قانونى: رفتار برخاسته از عقل و قانون و مقرّرات.

وِبِر تشكيل نظام‏هاى سياسى را ناشى از اين چهار انگيزه و رفتار مى‏داند. به اين ترتيب اگر در جامعه‏اى رفتار احساسى يا ارزشى حاكم باشد، نظام سياسى كاريزماتيك به‏وجود خواهد آمد.

اگر رفتار سنّتى باشد، نظام سياسى نيز سنّتى خواهد بود و اگر رفتار عقلى و قانونى حاكم باشد، نظام سياسى قانونى و بوروكراتيك به‏وجود خواهد آمد.

نظام بوروكراتيك به معناى نظامى است كه در آن سيستم قانون‏مند و ادارى حاكم باشد.

در اين نوع نظام يك سرى نقش‏هايى وجود دارند كه انسان‏ها را براساس يك ملاك قانونى برعهده مى‏گيرند. نظام‏هاى دموكراتيك مدل ايده‏آل نظام‏هاى قانونى و عقلانى است.