نقد تورم اصول و دیدگاه های امام خمینی

احمد مبلغی

نسخه متنی -صفحه : 24/ 13
نمايش فراداده

قاعده هاي اصولي و يا مطرح دراصول

آيا افزايش قواعد در اصول منشأ پيدايش يا افزايش تورّم قرار مي‏گيرد؟ قواعد موجوددر اصول را مي‏توان به دو دسته تقسيم كرد: قواعدي كه در ماهيّت اصولي نيستند و قواعدي كه اصولي هستند. هر دسته را جداگانه بررسي مي‏كنيم.

1. قواعدي كه در ماهيّت اصولي نيستند؛

قواعد بسياري به درون اصول راه يافته كه در ماهيّت اصولي نيستند. اصوليان اين قواعد را از دانشهاي ديگري وام گرفته اند؛ همچون دانش لغت، نحو، كلام، فلسفه و منطق.

اين قواعد خود به دو قسم«مفيد» و «غير مفيد» تفسيم مي‏گردد.

قاعده هايي كه غير اصولي امّا مفيد هستند؛

برخي از اين قاعده ها از آن جهت مفيد هستند كه در استنباط كاربرُد دارند و برخي از آن جهت مفيد تلّقي مي‏شوند كه در اثبات قاعدؤ اصولي، مورد استدلال و استفاده قرار مي‏گيرند.

ـ قواعد كاربردي؛

بسياري از قواعدي كه در ذات اصولي نيستند، از نقشي حساس در استنباط برخوردار هستند؛ همچون برخي از قواعد ادبي و لغوي كه نقشي كارامد در استنباط برعهده دارند. آيا طرح اين قواعد در اصول روا است؟

امام خميني طرح چنين قواعدي را در اصول روا مي‏دانسته است.

وي مي‏گويد:

ان كلية المباحث الّتي يبحث فيها عن الاوضاع اللّغوية و تشخيص مفاهيم الجمل والالفاظ و مداليل المفردات و المرّكبات و تشخيص الظهورات خارجة من المسائل الاصولية و داخلة في علم الادب و انما يبحث عنها الاصولي لكونها كثيرة الدوران في الفقه و السيلان في مباحثه و لهذا لايقنع الاصولي بالبحث عنها في باب من الفقه بل المناسب له ـ بما ان منظوره الاجتهاد في الاحكام ـ ان ينقّح تلك المباحث العامة البلوي و لولم تكن اصولية21؛

تمام مباحث مطرح در جهت تشخيص اوضاع لغوي، مفاهيم جمله ها و لفظها، مدلولهاي مفردها و مركبها و تشخيص ظهور آنها از مسائل اصولي، بيرون و در زمرؤ دانش ادب(= لغت، نحو و...) است. شخص اصولي از آن جهت از اين مباحث بحث مي‏كند كه در فقه و مسائل آن گردش و جريان بسيار دارد؛ به همين دليل بحث از اين مباحث را دربابي از فقه قانع كننده نمي بيند، بلكه از آن نظر كه منظور او اجتهاد دراحكام است، مناسب مي‏داند كه به تنقيح اين مباحث ـ كه كاركردي عام دارد ـ دراصول بپردازد، هرچند كه درماهيّت اصولي نيست.