بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

جلد 2 -صفحه : 598/ 20
نمايش فراداده

پس از ايشان، «امام حسن»  (عليه السلام) نيز روند اصلاحات پدر را دنبال كرد و به نبرد با معاويه همت گماشت كه اين اقدام نيز با بىوفايى كوفيان ناكام ماند و به صلح انجاميد. اين چنين معاويه زمام امور را در دست گرفت و بار ديگر اِفساد، جاى اصلاح را گرفت و تباهى ادامه يافت.

پس از معاويه، فرزندش يزيد ، روند فساد آلود پدر را ادامه داد. در چنين شرايطى بود كه قيام «امام حسين»  (عليه السلام) اتفاق افتاد. اين قيام به تصريح سيدالشهدا(عليه السلام) نه اقدام ظالمانه بود و نه مفسدانه، بلكه قيامى اصلاح طلبانه بود: «إنّما خرجت لطلب الإصلاح في اُمّة جدّي» .(1) و آن حضرت در جمع عالمان اسلام در مراسم حج، همان جملات پدر را در نفى قدرت طلبى و ثروت اندوزى و اعلام اصلاح طلبى بيان داشت(2) و در اين راه تا جايى پيش رفت كه جان خود و اهل و يارانش را در راه اصلاحات اسلامى نثار كرد.

حضرت مهدى(عج)

به گواه تاريخ، از آغاز آفرينش تا به حال، هيچ كدام از فريادهاى اصلاح طلبى پيامبران و اولياى الهى به درستى شنيده نشده و هيچ يك از حركت هاى اصلاح طلبانه ى آنان به نتيجه ى نهايى نرسيده است. تا كنون ظلم و فساد، ريشه كن نشده است. در زمان غيبت، اين ظلم و ستم ها به اوج خود خواهد رسيد تا اين كه رادمردى قيام كند تا بر جريان ستم و فساد تاريخ خط بطلان كشد.(3)

1- المجلسى، [العلامة] محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، ج 44 ، ص 329.

2- همان، ج 100، ص 81 .

3- ر . ك : الكلينى، [ثقة الاسلام] محمد بن يعقوب، الكافى، دار الكتب الاسلامية، ج 1 ، ص 341 ، ح 21 و الطوسى ، [الشيخ] محمد بن حسن، الغيبة، مؤسسة المعارف الاسلامى، ص 180 ، ح 138 و 139 و 140 .