بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

جلد 2 -صفحه : 598/ 225
نمايش فراداده

2) انتظار، سنتز تضاد ميان دو اصل متناقض با هم است:

يكى «حقيقت» و ديگرى «واقعيت». فرض كنيم ما به يك حقيقت و يك دينى و اعتقاد داريم كه دين بر حق است و انسان را نجات و عدالت را استقرار مى دهد و چون حق است و حقيقت پيروز است و اين كتاب بهترين كتاب، و اين پيغمبر، بهترين پيغمبر، و اين راه، راهى است كه انسان را به كمال و نجات سوق مى دهد. اين اصول اعتقادى و حقيقى است كه ما به آن معتقديم، امّا واقعيّت ضدّ اين ها را نشان مى دهد.

ما معتقديم كه قرآن براى نجات بشريت آمده، و پيغمبر براى رهايى انسان از ظلم و زور و اشرافيت و خون پرستى و قوميّت و ذلّت و استضعاف و استثمار و مبارزه با جهل و عقب ماندگى آمده، و معتقديم كه على و فرزندان او و رهبران شيعه، جانشينان پيغمبرند، و عقيده به تشيع ضامن نجات و هدايت انسان است، و اما واقعيّت خلاف اين حقيقت را به ما نشان مى دهد... مى بينيم انتظار، يك ضربه اى ضد واقعيت حاكم بر جهان، و حاكم بر تاريخ و اسلام است.

انتظار يعنى «نه» گفتن به آنچه كه هست، كسى كه منتظر است چه كسى است؟ كسى است كه در نفس انتظار خود، اعتراض به وضع موجود را پنهان دارد... انتظار، ايمان به آينده است و لازمه اش انكار «حال». كسى كه از «حال» خشنود است منتظر نيست، برعكس محافظه كار است، از آينده مى هراسد، از هر حادثه اى كه پيش آيد بيمناك است. دوست دارد و تلاش مى كند كه هيچ چيز دست نخورد.