بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت - جلد 2

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3) انتظار، جبر تاريخ است. اين مسأله براى روشنفكران كه با مكتب ها و فلسفه هاى علمى تاريخ آشنايى دارند بى نهايت شورانگيز است. من كه در اين گوشه از زمين، و اين لحظه از تاريخ منتظرم تا در آينده اى كه ممكن است فردا و يا هر لحظه ديگر باشد ناگهان انقلابى در سطح جهانى به نفع حقيقت و عدالت و توده هاى ستمديده روى دهد كه من نيز در آن بايد نقشى داشته باشم و اين انقلاب با دعا خواندن و فوت كردن و امثال اين ها نيست بلكه با شمشير و زره و يك جهاد عينى، با مسؤوليت انسان هاى معتقد به آن است، و اعتقاد دارم كه آن نهضت طبعاً پيروز خواهد شد، پس به جبر تاريخ معتقدم، نه به تصادف و تفرقه و گسستگى تاريخى... تاريخ به طرف پيروزى جبرى عدالت، و نجات قطعى انسان ها و توده هاى ستمديده، و نابودى حتمى ظلم و ظالم مى رود. جبر تاريخ يا «وترمينيسم هيستريك» كه اساس فلسفه علمى قرن نوزدهم و بزرگترين بينش و برداشت تاريخى بين روشنفكران غير مسلمان جهان است در اين مكتب با ديد ديگر وجود دارد...

4) انتظار، پيوستگى تاريخى پديد مى آورد. سن پل سيمون (1)فرانسوى مى گويد:

«متأسفانه انسان امروز، در زندگى مصرفى پليد كوته بينانه و حال پرست دنياى غرب، در انتظار هيچ چيز نيست جز رسيدنِ مترو!»

انتظاربه بشر آينده گرايى و بينش بزرگ مىدهد، اما بشر امروز در نظام پليد مصرفى انتظار را از دست داده وفقط منتظر اتوبوس ايستاده است. انتظار، اين عنوانى كه در تشيع هست، سه دوره را به هم متصل مى كند:

دوره اوّل، نبوت;

دوره دوم، امامت;

و پس از آن غيبت است كه در آن نه نبوت وجود دارد و نه امامت، حكومت عينى دارد. اصل نيابت امام كه به آن وجهه اش گفتم چگونه اصل انحطاط آورى است در اين وجهه اش اصلى مترقى است و نشان مى دهد كه اين سه دوره چگونه به هم پيوسته است. اوّل دوره نبوت، بعد امامت، كه تسلسل دوره نبوت است و سپس دوره علم كه ادامه امامت است. از آغاز بشريت تا انتهاى زمان، فلسفه من مى تواند مسير تاريخ بشرى و تسلسل حوادث را در يك پيوستِ جارىِ علمىِ منطقى توجيه كند. (2)

4- 2- 2ـ ديدگاه حضرت امام خمينى (قدس سره)

امام خمينى (رحمه الله)، در ساختار تشيّع درباره ى نقش ويژه ى فقيهان در دوران غيبت كبرى، مفهوم «ولايت فقيه» را بررسى مى كند:

«ولىّ فقيه، علاوه بر معرفت فقه، عدالت و اجتهاد، بايد از سياست دين، دريافتى جامع داشته باشد، از شجاعت كافى و شايستگى هاى مديريتى جهت رهبرى نيز برخوردار، و از مسائل اجتماعى ـ سياسى روز هم آگاه باشد».

ايشان تبيين زير را مطرح مى كند، و نيز آن چه كه در نهايت سبب انقلاب اسلامى اخير در ايران محسوب مى شود:

«مقامِ مرجع تقليد، مى تواند در يك زمان توسط چند حجّت واجد صلاحيّت، احراز گردد، و هر كس كه مجتهدى را عادل و اعلم تشخيص داد بايد از آن مجتهد تقليد كند، امّا در يك زمان، تنها يك زعيم يا ولى فقيه مى تواند باشد. و اين بدان دليل است كه جِهات سياسى، فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى مقام ولايت، توأم با ويژگى دفاعى اش، مستلزم اقتدارى منحصر و مركزى است، و الاّ نتيجه اش تفرقه و اختلاف در بين امّت اسلامى خواهد بود، و وحدت ضرورى آرمان و نيز وحدت كلمه مبرم از دست خواهد رفت. از اين رو، در يك زمان، هرگز بيش از يك امام نمى تواند باشد، و امام رضا (عليه السلام) ، دلايل اين مطلب را در كتاب علل الشرايع، به طور مختصر تبيين فرموده است.» (3)

1-saint paul simon

2- شريعتى، [دكتر] على، انتظار مذهب اعتراض، ص ص 32- 45 .

3-wo ship and selfdevelopment p.35

/ 598