الف ـ آرمان شهر فارابى - بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت - جلد 2

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در اين مقاله تلاش نگارنده بر آن است تا جامعه ى جهانى و آرمانى را كه با ظهور حضرت مهدى  (عج) در پايان تاريخ شكل مى گيرد با جامعه ى آرمانى كه توسط «حكيم فارابى» ارايه شده است تطبيق و بررسى نمايد.
علت انتخاب «جامعه ى آرمانى فارابى» نظام فلسفى و تفكر شيعى او مى باشد كه مشحون از اصطلاحات دينى از قبيل: خدا، ملك، نبى، امام، عالم مفارقات و نظام اخلاقى است.

الف ـ آرمان شهر فارابى

«ابونصر محمد بن طرخان بن اوزلغ فارابى» فيلسوف و حكيم بزرگ مسلمان در قرن سوم و چهارم هجرى مى زيسته است. او نخستين فيلسوفى است كه آراى سياسى شيعه را در كتاب ها و رساله هايش مدوّن ساخت.
براى شناخت هر چه بهتر آرمان شهر فارابى بايد مدينه ى فاضله و ويژگى هاى آن را دريافت. شناخت رييس اول مدينه كه ملك حقيقى است به لحاظ آن كه در مدينه بين افراد آن يك رابطه ى سازمانى برقرار است بسيار حياتى مى باشد. از آن جا كه مدينه و مدنيت به خاطر دست يابى به سعادت واقعى است فهم سعادت در نظريه ى فارابى اهميتى بسزا دارد و در نهايت آن كه از باب «تعرف الاشياءُ بأضدادها»، شناخت مدينه هاى مضاد با مدينه ى فاضله، عناصر و اجزاى تشكيل دهنده ى آن ما را در فهم آرمان شهر فارابى يارى خواهد كرد.

الف ـ
1- مدينه ى فاضله

در نظر فارابى انسان موجودى است كه هم به خاطر ضرورت حيات و هم به خاطر ميل به كمالات مطلوب، به مدنيت فرا خوانده مىشود(1).در كنار هم نوعان بودن وروابط دو جانبه با آن ها برقرار كردن و طبيعت استخدام گر را بكار گرفتن سبب مى شود تا انسان نيازهاى روحى و روانى و اقتصادى خوى را برآورده سازد. به علاوه طبيعت وى نيز او را به مدنيت فرا مى خواند.

در نظر فارابى برخى از اجتماعاتى كه انسان تشكيل مى دهد به درجه ى مدنيت نمى رسد و مرتبه ى نازله ى اجتماع را تشكيل مى دهد. مانند: اجتماع منزل، دِه و محله كه به آن ها اجتماع غير كامل نام مى نهند.
اما در مقابل اجتماعاتى كه به مرحله ى مدنيت رسيده باشند و نظامات و روابط پيچيده ى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى در آن ريشه دوانده باشد و سازمان هاى مختلف مدنى شكل گرفته باشد آن را اجتماع كامل نام مى نهند كه نهايى ترين شكل و كامل ترين صورت آن اجتماع بزرگ يا جامعه ى واحد جهانى است كه از اجتماع امت هاى مختلف در تمام زمين معموره شكل مى گيرد.(2)

در نظر فارابى اجتماع هر قدر كامل تر باشد كمال نهايى براى انسان بهتر تحقق مى يابد و اصلاً مدنيت سبب تحقق كمال نهايى مى شود. اين اجتماع به لحاظ اهداف و غايات مختلف و متنوعى كه مى تواند داشته باشد، ابزارهاى مختلف و متنوعى نيز جهت نيل به آن غايات بكار مى گيرد كه از اين جا آن ها را به دو قسم فاضل و غير فاضل تقسيم مى كند.

«مدينه ى فاضله» مدينه اى است كه هدف نهايى اجتماع در آن تعاون در امورى است كه سبب دست يابى به سعادت انسان ها مى شود.(3) دو عنصر اساسى در تعريف مدينه ى فاضله بكار رفته است.

1- فارابى، محمدبن طرخان ، آراء اهل المدينة الفاضلة و مضادتها، ص 112 و فارابى، محمدبن طرخان، السياسة المدينة، ص 73 .

2- فمنها الكاملة، و منها غير الكاملة، و الكاملة ثلاث: عظمى و وسطى و صغرى. فالعظمى اجتماعات الجماعة كلها فى المعمورة، و الوسطى اجتماع أمة فى جزء من المعمورة، والصغرى اجتماع اهل مدينة فى جزء من مسكن امة.

و غير الكاملة: اجتماع اهل القرية، و اجتماع اهل المحلة، ثمّ اجتماع فى سكّة، ثم اجتماع فى منزل و اصغرها المنزل. و المحلة و القرية هما جميعاً لأهل المدينة (همان، ص ص 112 و 113)

3- همان، ص 113.

/ 598