قوم عاد - بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت - جلد 2

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين جريان ادامه داشت تا اين كه تعدادى از ساكنان كوه مقدس (كه تقيّد كمترى داشتند)، با شنيدن صداى آواز و موسيقى قابيليان، عنان صبر از كف بدادند، از كوه مقدس به گودىِ فساد قابيليان سرازير شدند و از بازار لذت و شهوت آنان بهره ها بردند. اين گروه پس از بازگشت، ديگران را نيز با آزادى و خوش گذرانى گودنشينان آشنا و براى سفر به آن سوى مرزها و لذت بردن از مواهب دنيا تشويق كردند. اين رابطه و رفت و آمد، سرآغاز فساد بزرگى بود كه جز با طوفان نوح قابل اصلاح نبود. آنان كه در فراز قله هاى معنويت و كمال بودند و در وادى مقدس زندگى مى كردند، در اثر تبليغ سوء دلالان رابطه، به نشيب پستى قابيليان سرازير شدند و در وادى متعفّن فساد، رحل اقامت گزيدند و تنها «لُمك بن متوشلح» ، «نوح» ، «سام» ، «حام» ، «يافث» و همسرانشان، در وادى مقدس باقى ماندند و به فساد آلوده نشدند.

اولين فساد فراگير،در تاريخ بشر به وجود آمد: فسادِ ترك بندگى خدا، پذيرش بندگى شيطان و غرق شدن درمنجلاب لذت ها و شهوت هاى مادى .

پس از وقوع اين پديده ى تلخ و شيطانى، پيامبران الهى براى «اصلاح» اين روند ناسالم، قيام كردند ولى آن چه نبايد مى شد اتفاق افتاد و هر چه پيامبران گفتند اثرى نبخشيد تا اين كه اين روند ناسالم با طوفان نوح، «اصلاح» شد و بار ديگر زندگى به مسير صحيح خويش، يعنى عبوديت و بندگى خدا بازگشت. اهل ايمان نجات و مفسدان هلاك يافتند.(1)

قوم عاد

مرور زمان، مردم نخستين را نسبت به خون به ناحق ريخته ى هابيل و فاصله ى الهى ميان آنان و قابيليان، بى تفاوت كرد و بار ديگر گذشت زمان و غرور حاصل از ثروت و عمرهاى طولانى، مردم را نسبت به قصه ى طوفان و پندآموزى از آن

1- ر . ك : الطبرى، محمد بن جرير، تاريخ الطبرى، دار سويدان، ج 1، ص ص 155- 193 و ابن أثير الجزرى، على بن محمد، الكامل فى التاريخ ، دار احياء التراث، ج 1، ص ص 62- 69 .

/ 598