مشروعيت حكومت
مسأله ى حكومت به معنى عام در سه محور بحث مى شود: «شخص حاكم» ، «شيوه ى كسب قدرت» و «شيوه ى مديريت» . از آن جا كه هر كدام از اين سه مى توانند «خوب» يا «بد» ; «خير» يا «شر» باشند ، هر سه نيازمند ملاك مشروعيت هستند تا معلوم شود كهحاكم مشروع ، حاكميت يافتن مشروع و مديريت مشروع
كدام است . بنابراين، مشروعيت ، يك عنوان بسيط نيست ، بلكه عنوانى مركب است كه به چندين بخش تقسيم مى شود . نكته ى مهمى كه در اين باره وجود دارد اين است كه «الگوى مشروعيت» در هر كدام از اين اقسام ، با الگوى مشروعيت ديگرى متفاوت است و لذا نمى توان با يك الگو به ارزيابى همه ى اقسام مشروعيت پرداخت .(1) به همين جهت ضرورى است كه جنبه هاى مختلف مشروعيت به صورت جداگانه مورد بررسى قرار گيرد و بر اساس الگوى هر كدام ، ملاك مشروعيت هر يك مشخص گردد .الف ) مشروعيت حاكم
مراد از شخص حاكم كسى نيست كه حكومت را بالفعل در دست دارد و حاكم جامعه است ، بلكه مراد آن كسى است كه شايستگى منصب زمام دارى و امامت امت را داراست. لذا در اين مجال، شخص حاكم را بدون جنبه ى حاكميت داشتن يا نداشتن او مورد بررسى قرار مى دهيم . بحث از حاكميت بالفعل و ملاك مشروعيت آن ، خود مقوله ى ديگرى است كه به آن خواهيم پرداخت .برخى مشروعيت شخص حاكم را ناشى از انتخاب مردم مى دانند(2) و
معتقدند كه سعادت بشر در گرو دموكراسى است; حال آن كه اين اشتباه است .
1- علت بسيارى از منازعاتى كه پيرامون مسأله ى مشروعيت پيش آمده است و يا مى آيد اين است كه مشروعيت را بر خلاف واقع، بسيط فرض مى كنند ولى در مقام بحث، هر كدام از طرفين به يك جنبه ى آن مى پردازند .2- در اين باره نمونه هايى در بحث هاى گذشته شمرده شد.