عدالت
عدالت موضوعى است كه همواره مورد توجه همه ى جوامع و انسان ها بوده است و همه ى مكتب ها از آن سخن گفته اند. مثلا ارسطو معتقد است: «عدالت و دادگرى به يك اعتبار و به معنى اعم شامل كل فضائل است.» (1) مرور اجمالى به تعاليم اسلامى بيان گر گستره ى مفهوم عدالت است.(2) از آنجا كه پديده ها را از راه شناخت اضدادشان نيز مىتوان شناخت توجه به ويژگى هاى «ظلم» به عنوان «ضد عدل» مى تواند به شناخت بهتر «عدل» كمك كند. در قرآن كريم مفاهيم و اعمالى چون: «روى گردانى از آيه هاى خدا، بى تقوايى، تبديل حكم خدا، خوردن اموال به ناحق، سعى در خرابى مسجد، شرك، ناسپاسى،غفلت،فراموش كردن تذكرات خدا، كفر بعد از ايمان، مترف بودن، كفر به آيات الهى، دروغ پنداشتن آيات خدا وبسيارى اعمال نكوهيده و مذموم ديگر» به عنوان«ظلم»و به عبارت ديگر «ضد عدل» قلمداد شده است. در جامعه ى انسانى پس از ظهور امام مهدى (عج)همواره عدل به عنوان يكى از ويژگى هاى بارز ذكر شده است.1- فروغى، محمدعلى، سير حكمت در اروپا، ص 91 .2- ر.ك : النساء: 4/58 و 135، المائدة: 5/8، النحل: 16/76 و 90 و بسيارى از آيات ديگر; تحقق عدالت جهانى به مفهوم دسترسى هر پديده ى زنده اى به حق خويشتن، بزرگ ترين فلسفه ى ظهور امام عصر است و جالب اين است كه بزرگ ترين فلسفه ى ظهور در ميان صدها روايت نبوى و احاديث پيشوايان معصوم برقرارى عدل و گسترش آن توصيف شده است. (علامه ى طباطبايى در مصاحبه با هانرى كربن، به نقل از: عقيقى طباطبايى، شعبان ماه نويد، بقية الله (مجموعه مقالات)، آفاق، تهران ، 1403 ق ، ص 189).