بدين سان به او فهماند تا «زمان ترازو» ( كه نماد عدالت است ) فرا نرسد ، زمان «عدالت گسترى» نيز فرا نخواهد رسيد .(1) مشروعيت ، عنوانى بسيط نيست ، بلكه عنوانى است مركب كه به چندين بخش تقسيم مى شود:
اول: مشروعيت حاكم كه به «نصب الهى» است .
دوم: مشروعيت كسب قدرت كه «به انتخاب آزادانه ى مردم» است .
سوم: مشروعيت انتخاب مردم كه به «پذيرش حاكم منصوب الهى» است .
چهارم: مشروعيت فرمان و فرماندهى كه در «به حق بودن» آن است .
پنجم: مشروعيت كاركرد كه به «كارآمدى و كاردانى» است.
ششم: مشروعيت فرمان برى كه به «اطاعت از فرمان هاى بر حق» است .
داشتن مشروعيت هاى شش گانه ى ياد شده ، يكى ديگر از عوامل نجات بخش بشر است . همان گونه كه قبلا هم ياد آورى شده است ، اصلاح ساختار نظام مديريت جهان به نجات بشر ختم نمى شود . بلكه بايد محتواى نظام مديريتى جهان نيز اصلاح شود. نجات بشر تنها به وحدت حكومت نيست ، بلكه ركن دوم آن حكومت توحيدى است. حكومت توحيدى يعنى حكومتى كه حاكم، حاكميت يافتن و شيوه ى مديريت بر اساس مبانى دينى مشروعيت داشته باشد . در تاريخ بشر ـ جز در دوران هايى كوتاهى ـ كسب قدرت به اجبار (نه انتخاب) يا انتخابِ حاكم غير منصوب بوده است . آن جا كه حكومت به اجبار بوده است ، هيچ يك از ملاك هاى مشروعيت را نداشته است.
آن جا كه به انتخاب حاكم غير معصوم بوده است ، ملاك مشروعيت شخص حاكم را نداشته است . اين «فساد» آينده ى بشر را به شدت تهديد مى كند . نجات بشر از اين تهديدات ، در اصلاح اين فساد بزرگ است كه به اعتقاد ما در عصر ظهور انجام خواهد شد . در حكومت حضرت مهدى (عج) ، امام منصوب از جانب خداى متعال به حاكميت مى رسد و حاكميت او به انتخاب و پذيرش مردم است (نه الزام و اجبار) و شيوه ى مديريتى او بر پايه ى رأفت و رحمت است. بشر اين گونه نجات خواهد يافت .
1- ر . ك : الكلينى، [ثقة الاسلام ]محمد بن يعقوب، الكافى ، ج 8 ، ص 362 .