در چه مواردى نقض هدنه جايز است؟
پس از آن که پيمان صلح به صورت صحيح منعقد شد، شکستن آن بى شک حرام است و ما در مباحث فصل چهارم111 حرمت غدر را که به معناى نقض پيمان ها و معاهداتى است که با دشمن بسته شده بيان کرديم و ادله حرمتش را از کتاب، سنت و جز آن ها برشمرديم و حتى يادآور شديم که قدر متيقن و مقصود قطعى پاره اى از آيات قرآن، همين شکستن پيمان صلح است و از طريق الغاى خصوصيت، به ديگر پيمان ها سرايت داده مى شود و به حرمت شکستن آن ها حکم مى گردد. آيات شريفه اى مانند: «الا الذين عاهدتم من المشرکين ثم لم ينقصوکم شيئا112...» و «فما استقاموا لکم فاستقيموا لهم113» و رواياتى که در باب بيست و يکم از ابواب جهاد العدو کتاب وسائل آمده، از ادله حرمت نقض عهد هستند. علامه حلى در تذکره114 حديثى از رسول خدا(ص) نقل مى کند که فرمود: «من کان بينه و بين قوم عهد فلا يشد عقده و لا يحلها حتى ينقضى مدتها او ينبذ اليهم على سواء; يعنى هر کسى با قومى پيمانى دارد، نه تصميمى بگيرد و نه آن را فسخ کند مگر آن که مدت پيمان به سر آيد و يا آن که به آنان اعلام کند که [بر اثر پيمان شکنى آنان] پيمانشان ديگر اعتبارى ندارد.»
حال پس از پذيرش اصل حرمت شکستن پيمان صلح، مى گوييم که بى هيچ شبهه و اختلافى، در صورتى که دشمن در شکستن صلح پيش قدم شود، شکستن آن از سوى مسلمانان جايز خواهد بود. دلايل جواز اين کار عبارتنداز: