بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
كلبى نسابه (نسب شناس ) مى گويد: (پس از رحلت امام باقر) به مدينه رفتم و در مورد امام بعد از امام باقر(ع )، بى اطلاع بودم ، به مسجد رفتم و در آنجا جماعتى از قريش را ديدم و از آنها پرسيدم :
(اكنون عالم (امام ) خاندان رسالت كيست ؟).
گفتند: عبدالله بن حسين (بن حسن بن على بن ابيطالب ، معروف به عبدالله محض ) است .
كلبى مى گويد: به خانه عبدالله رفتم ، و در خانه را زدم ، مردى بيرون آمد كه گمان كردم خادم او است ، به او گفتم :
(از آقايت براى من اجازه بگير تا به خدمتش برسم ).
او رفت و باز گشت و گفت :(اجازه داده شد، بفرمائيد).
من وارد خانه شدم ، پيرمردى را ديدم كهبا جديت مشغول عبادت است ، سلام كردم ، پرسيد: كيستى ؟
گفتم : كلبى نسابه هستم .
گفت : چه مى خواهى ؟
گفتم : آمده ام از شما به مساءله بپرسم .
گفت : آيا با پسرم محمد ملاقات كرده اى ؟
گفتم : نه ، نخست به حضور شما آمده ام .
گفت : بپرس .
گفتم : مردى به همسرش گفته : انت طالق عدد نجوم السماء.
(تو به عدد ستاره هاى آسمان طلاق داده شده اى )، حكم اين مساءله چيست ؟
عبدالله : به شمارش آغاز ماه (جوزا)طلاق واقع مى شود(يعنى چنين طلاقى ، سه طاقه است زيرا ماه (جوزا) سومين برج سال است ) و بقيه (تا ستاره هاى ديگر آسمان ) و بال مجازات ، بر طلاق دهنده است كلبى نسابه مى گويد گفتم : اين يك مساءله (كه جوابش را ندانست ).
سپس گفتم : درباره مسح بر روى كفش (كه در پا است ) چه مى فرمايى ؟
عبدالله : مردم صالح مسح كرده اند، ولى ما مسح بر كفش نمى كنيم .
كلبى گويد: با خود گفتم اين هم مساءله دوم (كه جواب كامل نداد).
سپس پرسيدم : آيا خوردن گوشت ماهى جرى (بدون پولك ) چه صورت دارد؟
عبدالله : حلال است ، ولى ما خاندان خوردن آن را ناپسند مى دانيم .
كلبى مى گويد: با خود گفتم : اين سومين مساءله (كه جوابش را ندانست ).
سپس پرسيدم : نوشيدن نبيذ (شراب خرما) چه صورت دارد؟
عبدالله : حلال است ولى ما اهلبيت ، آن را نمى آشاميم .