داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كلبى مى گويد: از نزد عبدالله برخاستم و از خانه او بيرون آمدم و با خود مى گفتم : اين جمعيت (قريش در
مسجد) به اهلبيت دروغ بسته اند (و به دروغ عبدالله را به عنوان امام بعد از امام باقر(ع ) به من معرفى
كرده اند) به مسجد رفتم ، جماعتى از قريش و ساير مردم در مسجد بودند، بر آنها سلام كردم ، و از آنها
پرسيدم :

(اعلم خاندان رسالت كيست ؟).

باز گفتند: عبدالله بن حسن (مثنى .)

گفتم : من نزد عبدالله رفتم ولى چيزى (از علم و دانش ) را در نزد او نيافتم .

در اين ميان ، مردى سربلند كرد و گفت نزد جعفر بن محمد (امام صادق عليه السلام ) برو، كه او اعلم افراد
خاندان رسالت است .

يكى از حاضران ، او را سرزنش كرد، من دريافتم كه حسادت باعث شده كه آن مردم به جاى امام صادق (ع )،
عبدالله را معرفى مى كنند، و مر در آغاز به راه نادرست فرستادند، به آن مرد گفتم :

(عزيزم ! من به
دنبال همان هستم كه تو نام بردى ).

هماندم تصميم گرفتم به خانه جعفر بن محمد( امام صادق ) بروم ، به سوى خانه آن حضرت حركت كردم ، وقتى به
خانه آن حضرت رسيدم ، غلامى بيرون آمد و گفت : (اى برادر كلبى بفرما!)، ناگهان هيبت و هراسى بر من
وارد گرديد و در حالى كه پريشان بودم وارد خانه شدم ديدم مرد باوقارى روى زمين در جاى نماز خود نشسته
، سلام كردم و جواب سلام مرا داد و فرمود: تو كيستى ؟

من با خودم گفتم : شگفتا خادمش به من گفت : اى برادر كلبى بفرما، ولى آقا مى پرسد تو كيستى ؟.

گفتم : نسابه كلبى هستم .

آن بزرگوار، دستش را به پيشانيش زد و فرمود:

دروغ گفتند كسانى كه از خداى بى همتا عدول كردند و به
سوى گمراهى دورى رفتند، و در ضرر و زيان آشكار افتادند، اى برادر كلبى ! خداوند مى فرمايد:

وعادا وثمود واصحاب الرس وقرونا بين ذلك كثيرا
.

(و (همچنين ) قوم عاد و ثمود و اصحاب رس (گروهى كه درخت صنوبر را مى پرستيدند) و اقوام بسيار ديگر را
كه در اين ميان بودند هلاك كرديم ) (فرقان - 38)

آيا (تو كه نسب شناس هستى ) نسب اينها را مى شناسى ، عرض كردم : نه ... .

آنگاه سؤ ال كردم : اگر مردى به همسرش بگويد: تو به عدد ستاره هاى آسمان طلاق داده شده اى ، چه حكم
دارد؟

امام صادق : عزيزم ! مگر سوره طلاق را نخوانده اى ؟

گفتم : چرا؟

فرمود: بخوان :

من (از آغاز اين سوره ، از اينجا) خواندم :

فطلقوهن لعدتهن واحصوا العدة .

(زنان خود را در زمان عده ،طلاق دهيد(زمانى كه از عادت ماهانه پاك
شده و با همسرشان نزديكى نكرده باشند) و حساب عده را نگه داريد) (سوره طلاق آيه يك ).

/ 534