سخن راءس الجالوت در شاءن على (ع ) - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سخن راءس الجالوت در شاءن على (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

جمعى از يهوديان نزد روحانى بزرگ خود، (راءس الجالوت ) آمده و از اميرمؤ منان على (ع ) سخن به ميان
آوردند و گفتند:

(انى مرد، عالم و دانشمند است ، ما را نزد او ببر، تا از او سؤ ال كنيم ).

آنها همراه راءس الجالوت به قصد ديدار حضرت على (ع ) حركت كردند، به آنها گفته شد كه آن حضرت ، در خانه
اش است ، منتظر شدند تا آن حضرت از خانه آمد.

گروه يهودى كه در پيشاپيش آنها راءس الجالوت بود، به حضور آن حضرت آمدند، راءس الجالوت گفت :

(آمده
ايم از شما سؤ ال كنيم .)

امام على : آنچه مى خواهى بپرس .

راءس الجالوت : پروردگار در چه زمانى بوده است ؟

امام : خدا از ازل بوده است بى آنكه پديد آيد، و او از ازل بدون چگونگى بوده است ، و هميشه بدون كيفيت و
كميت بوده و هست ، پيش از او چيزى نبوده ، و او پيش از پيش است ، و پايان و نهايت ندارد، و پايان را به
او راه نيست ، او پايان هر پايان است .

راءس الجالوت به گروه يهوديان رو كرد و گفت :

امضوا بنا فهو اعلم مما يقال فيه.

(بيائيد از اينجا برويم كه او(على عليه السلام ) از آنچه درباره اش ‍ مى گويند، دانشمندتر و آگاهتر
است ).(172)

/ 534