رئيس جنيان در خدمت امام على (ع ) - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


رئيس جنيان در خدمت امام على (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

عصر خلافت اميرمؤ منان على (ع ) بود، آن حضرت در مسجد اعظم كوفه بالاى منبر سخن مى گفت ، و جمعيت
بسيارى پاى منبر او، سخنانش را گوش مى كردند، ناگهان ديده شد، اژدهائى از طرف يكى از درهاى مسجد،
وارد مسجد شد، مردم به جلو رفتند و خواستند او را بكشند، اميرمؤ منان (ع ) شخصى را به سوى آنها فرستاد
كه به آنها بگويد دست نگهدارند و او را نكشند.

آن اژدها سينه كشان حركت كرد تا پاى منبر آمد و برخاست و روى دمش ‍ ايستاد، و به اميرمؤ منان (ع ) سلام
كرد، حضرت اشاره كرد:

بنشين ، تا خطبه تمام گردد، پس از پايان خطبه ، على (ع ) به آن اژدها توجه كرد و
فرمود:

(تو كيستى ؟).

او گفت : (من عمروبن عثمان ) نماينده شما در ميان جنيان هستم ، پدرم از دنيا رفت ، و به من سفارش كرد
تا به خدمت شما برسم و دستور شما را بدست آورم ، اينك نزد شما براى گرفتن دستور آمده ام ، تا چه دستور
فرمائى ؟

امام على :(تو را به تقوا و پرهيزكارى دعوت مى كنم ، و سفارش مى كنم كه باز گردى و در ميان جنيان ،
بجاى پدرت باشى ، و تو را به عنوان نماينده خودم در ميان آنها منصوب كردم ).

(عمرو) رفت و طبق وظيفه خود، بين جنيان حكومت كرد.

جابر جعفى مى گويد: ماجراى فوق را امام باقر(ع ) نقل كرد، من به آن حضرت عرض كردم :

(آيا (عمرو)
(نامبرده ) نزد شما نيز مى آيد، و آمدن او به خدمت شما واجب است ؟).

امام باقر(ع ) فرمود: آرى .
(192)

/ 534