پرستش خدا با ديدار دل
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْدانشمندى به حضور اميرمؤ منان على (ع ) آمد و گفت : اى امير مؤ منان ! آيا پروردگارت را هنگام پرستش
ديده اى ؟ امام على : واى بر من آن نيستم ، خدايى را كه نديده باشم ، پرستش كنم .دانشمند: چگونه خدايت را ديده اى ؟امام على : واى بر تو:( لا تدرك العيون مشاهده الابصار، و لكن راته القلوب بحقايق الايمان .):(ديدگان او را با بينائى چشم نبينند، ولى قلبها او را با حقيقتهاى ايمان ديده اند.(43)نظير اين مطلب در حديث ديگر آمده و آن اينكه : روزى اميرمؤ منان على (ع ) در مسجد كوفه ، بر فراز منبر
بود و سخن مى گفت ، مردى قوى دل و سخنور به نام (ذعلب ) در مجلس برخاست و گفت : ( اى امير مؤ منان !
آيا پروردگار خود را ديده اى ؟)امام : (واى بر تو، من آن نيستم خدائى را كه نديده ام پرستش كنم ).ذعلب : اى اميرمؤ منان ! خدا را چگونه ديده اى ؟امام : واى بر تو اى ذعلب ! ديدگان او را با نگاه چشم نبينند، بلكه دلها او را به حقيقت ايمان ، درك
كنند... باب جوامع التوحيد، حديث 4، ص 138، ج 1.